بی اشتهایی عصبی
بی اشتهایی عصبی[1]
بی اشتهایی عصبی یک اختلال در غذا خوردن و یک بیماری جدی سلامت روان است. افرادی که بیاشتهایی دارند مشکلاتی در غذا خوردن دارند. آنها در مورد وزن خود بسیار نگران بوده و با کنترل دقیق و محدود کردن خوراکشان تا حد ممکن آن را پایین نگه میدارند. بسیاری از افرادی که بیاشتهایی دارند، به طور افراطی ورزش نیز میکنند تا وزن کم کنند. تصور میشود که افراد مبتلا به بیاشتهایی خیلی نگران وزنشان هستند زیرا آنها:
فکر میکنند چاق بوده و یا اضافه وزن دارند
از چاقی بسیار میترسند
دوست دارند که لاغر باشند
حتی زمانی که فرد مبتلا به بیاشتهایی شدیداً لاغر میشود، باز هم خودش را مجبور به کاهش وزن میکند. اگر چه افراد مبتلا به بیاشتهایی هر زمان که بتوانند از خوردن غذا اجتناب میکنند، اما آنها نسبت به غذا خوردن و رژیم غذایی نیز وسواس دارند. به عنوان مثال، آنها ممکن است به طور افراطی کالریهای انواع مختلف غذاها را حساب کنند، حتی اگر قصد خوردن آن را نداشته باشند.
برخی افراد مبتلا به بیاشتهایی نیز دچار پرخوری میشوند. مثلاً آنها در مدت کوتاهی مقدار زیادی غذا میخورند. علائم بیاشتهایی معمولاً به تدریج شروع میشود، مانند انتخاب یک رژیم غذایی محدود. سپس آنها سعی میکنند با استفراغ[2] و یا استفاده از مسهل[3] ها (داروهایی که برای درمان یبوست استفاده میشوند) از شر غذا خلاص شوند. علائم بیاشتهایی معمولاً به تدریج شروع میشود، مانند انتخاب یک رژیم غذایی محدود. سپس اغلب به سرعت از کنترل خارج میشوند.
بیماری بی اشتهایی عصبی چقدر شایع است؟
علیرغم این که بیاشتهایی یک بیماری غیرشایع است، علت اصلی مرگ و میر مرتبط با سلامت روان است. بیشتر موارد بیاشتهایی در زنان و دختران دیده میشود. از هر ۲۰۰ زن یک نفر این بیماری را میگیرد. علائم بیاشتهایی معمولاً در سنین نوجوانی و در سن متوسط ۱۵ سالگی بروز میکند، اما این بیماری میتواند در هر زمانی از جمله دوران کودکی بروز کند. همچنین ۱ نفر از هر ۲۰۰۰ مرد دچار بی اشتهایی میشوند. برخی کارشناسان نگران افزایش تعداد این بیماران هستند. علت بیاشتهایی مشخص نیست اما بیشتر کارشناسان معتقدند که این بیماری ناشی از ترکیبی از عوامل زیستی، روانی و محیطی است. سوءتغذیه طولانیمدت به دنبال بیاشتهایی میتواند منجر به عوارض جدی شود مانند:
استئوپروز[4] (پوکی استخوانها)
بیماری کلیوی
نارسایی قلبی[5]
چشم انداز و پیش آگهی
یکی از بزرگترین چالشها در درمان بیاشتهایی، انکار خود[6] بیمار است. بسیاری از افراد مبتلا به بیاشتهایی قبول نمیکنند و یا نمیتوانند درک کنند که مشکلی در رفتار آنها وجود دارد. اگر فرد متقاعد به درخواست کمک شود، معمولاً بهبودی کامل ۵ تا ۶ سال طول میکشد و البته عودها شایع هستند. درمان بیاشتهایی معمولاً شامل درمانهای مشاوره روانی، مانند درمان شناختی رفتاری با هدف تغییر رفتار و نگرش افراد است. حمایت تغذیه ای نیز برای کمک به افزایش وزن ایمن به آنها پیشنهاد میشود. حدود ۳۰ - ۲۰ % افراد مبتلا به بیاشتهایی به درمان پاسخ نمیدهند و حدود ۵ % از عوارض ناشی از سوءتغذیه فوت خواهند شد.
علائم بی اشتهایی عصبی
علامت اصلی بیاشتهایی کم کردن عمدی مقدار زیادی از وزن است. برای مثال به وسیله:
کم خوردن تا حد ممکن
وادار کردن خود به استفراغ
ورزش کردن بیش از حد
یک فرد مبتلا به بیاشتهایی خواهان وزن تا حد ممکن کمتر از متوسط برای سن و قد خود باشد. این افراد به قدری از چاق شدن واهمه دارند که نمیتوانند به طور طبیعی غذا بخورند. پس از غذا خوردن، ممکن است سعی کنند با استفراغ مکرر از شر غذا خلاص شوند. علائم استفراغ منظم میتواند شامل:
بلند شدن از سر میز بلافاصله بعد از صرف غذا
مشکلات دندانپزشکی مانند پوسیدگی دندان یا بوی بد دهان ناشی از اسید موجود در استفراغ که به دندان و دهان آنها آسیب میرساند.
پوست سفت روی بندهای انگشت آنها، که به دلیل فرو کردن مکرر انگشت در حلق ایجاد میشود.
نیاز وسواسی به سوزاندن کالری، مبتلایان به بی اشتهایی را معمولاً به سمت ورزشهای شدید، مثل دویدن، رقصیدن یا ایروبیک سوق میدهد.
برخی از آنها از هر فرصتی برای سوزاندن کالری استفاده میکنند؛ مثل ترجیح ایستادن به نشستن.
آنها ممکن است سعی کنند غذا را با بیشترین سرعت ممکن از بدن خود خارج کنند. برای مثال، با خوردن:
مسهلها (داروهایی که به خالی کردن روده کمک میکنند) دیورتیک ها[7] (داروهایی که به دفع مایع از بدن کمک میکنند). اما در واقع، مسهل ها و دیورتیک ها تأثیر کمی بر کالری جذبشده از غذا دارند.
غذا و تغذیه
اگر چه بیاشتهایی به معنای از دست دادن اشتها است اما افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی معمولاً اشتهایشان را از دست نمیدهند، آنها غذا را دوست دارند و احساس گرسنگی میکنند. با این حال، آنها مانند دیگران به غذا فکر نمیکنند و این میتواند خودش را به شکل های مختلفی نشان دهد. برای مثال، این افراد احتمالاً:
در مورد غذا یا چیزی که خوردهاند، دروغ میگویند.
در مورد اینکه چرا غذا نمیخورند، بهانه میآورند.
وانمود میکنند که قبلاً غذا خوردهاند.
در مورد این که چقدر وزن کم کردهاند، دروغ میگویند.
فکر کردن به چیزهایی غیر از غذا را مشکل می دانند.
زمان زیادی را صرف خواندن کتابها و دستور العملهای آشپزی میکنند.
اشخاص مبتلا به بی اشتهایی عصبی کاملاً دقیق خوراکشان را کنترل میکنند، برای مثال به وسیله:
رژیم غذایی سخت
محاسبه افراطی میزان کالری غذا
پرهیز از غذایی که به نظر آنها چاق کننده است
فقط مصرف غذاهای کمکالری
پرهیز از وعده های غذایی(روزه گرفتن[8] )
اجتناب از خوردن غذا با افراد دیگر
پنهان کردن غذا
تقسیم کردن غذا به تکه های بسیار کوچک، تا کم خوردنشان را پنهان کنند و راحتتر بتوانند آن را بخورند.
مصرف قرصهای ضد اشتها، مانند قرصهای لاغری یا قرصهای رژیمی.
آنها هم چنین ممکن است مایعات زیادی که حاوی کافئین هستند، مانند قهوه، چای و نوشیدنیهای گازدار[9] با کالری کم بنوشند چون این مایعات میتوانند یک انرژی کوتاهمدت و کمکالری را فراهم کنند. برخی افراد مبتلا به بیاشتهایی نیز شروع به استفاده از داروهای محرک غیر مجاز کاهنده وزن میکنند؛ مانند کوکائین یا آمفتامینها.
اعتماد به نفس، تصویر بدنی و احساسات
افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی اغلب بر این باورند که ارزش آنها به عنوان یک فرد، با وزن و ظاهر آنها مرتبط است. آنها فکر میکنند اگر لاغرتر شوند افراد دیگر آنها را بیشتر دوست خواهند داشت چون کاهش وزن آنها را به فال نیک میگیرند. آنها اغلب یک دید تحریفشده از ظاهر خود دارند (تصویر بدنی از خود). برای مثال، آنها فکر میکنند چاقند، در حالی که نیستند. آنها ممکن است سعی کنند با پوشیدن لباسهای گشاد و بزرگ، لاغری خود را پنهان کنند. بسیاری از افراد نیز نوعی رفتار را انجام میدهند که با عنوان "چک کردن بدن" شناخته میشود که شامل مواردی است که به طور مداوم تکرار می شود از جمله:
وزن کردن خود
اندازه گیری سایز بدن برای مثال دور کمر
چک کردن بدنشان در آینه
افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولاً عزتنفس و اعتماد به نفس پایینی دارند. آنها ممکن است از روابط خود کنارهگیری کنند و از اعضای خانواده و دوستانشان دور شوند. بی اشتهایی میتواند بر فعالیتهای درسی افراد و یا عملکرد شغلی آنها نیز تأثیر بگذارد.
ممکن است تمرکز کردن برای آنها دشوار باشد و علاقه خود را به فعالیتهای معمول از دست بدهند. آنها ممکن است علایق کمی داشته باشند، هر چند که بیش از حد مشغول به نظر میرسند.
علائم دیگر بیاشتهایی عصبی
غذا خوردن به مقدار بسیار کم برای مدت طولانی میتواند منجر به علائم فیزیکی شود مانند:
رشد موی نرم و نازک (کرک[10]) روی بدن
موی بیشتر بر روی صورت
کم پشت و نازک شدن موهای شرمگاهی[11]
آهسته یا نامنظم شدن ضربان قلب که میتواند منجر به اختلال در گردش خون شود.
همچنین ممکن است:
دچار درد شکم شوند.
احساس نفخ و یا یبوست کنند.
تورم در پاها، دستها و یا صورت (معروف به ادم[12]) داشته باشند.
به دلیل به هم خوردن الگوی خوابشان، احساس خستگی[13] شدید کنند.
دچار افت فشار خون[14] شوند.
احساس سرما و یا دمای پایین بدن داشته باشند (هیپوترمی[15]).
احساس سبکی سر و یا سرگیجه داشته باشند.
در کودکان مبتلا به بیاشتهایی، بلوغ و جهش رشدی همراه آن ممکن است تأخیر داشته باشد. ممکن است کمتر از حد انتظار وزن بگیرند (اگر اصلاً وزنی بگیرند) و ممکن است از دیگر افراد هم سن خود کوچکتر باشند.
دوره قاعدگی زنان و دختران بزرگتر مبتلا به بیاشتهایی ممکن است متوقف شود. (معروف به آمنوره[16] یا توقف دوره قاعدگی) بی اشتهایی عصبی میتواند منجر به ناباروری نیز شود.
علل بی اشتهایی عصبی
علت دقیق بیاشتهایی عصبی نامشخص است اما بیشتر متخصصان معتقدند که این عارضه نتیجه ترکیبی از عوامل است.
عوامل روانی
بسیاری از افرادی که دچار بیاشتهایی عصبی میشوند، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری مشخصی دارند که ممکن است احتمال ابتلای آنها به این بیماری را افزایش دهد. این موارد عبارتند از:
میل به افسردگی و اضطراب
عدم کنترل استرس
نگرانی بیش از حد و احساس ترس یا تردید در مورد آینده
کمالگرایی
تعیین دقیق اهداف یا معیارها
خویشتنداری در احساسات
داشتن احساسات وسواسی و اجبار، اما نه لزوماً اختلال وسواسی –جبری[17]
افکار، تصاویر یا تمایلات ناخواسته که آنها را وادار به انجام اعمال خاصی میکند.
همچنین برخی افراد مبتلا به بیاشتهایی ترس شدیدی(فوبیا[18]) از چاقی دارند.
عوامل محیطی
به نظر میرسد چاقی یک عامل محیطی مهم در بیاشتهایی باشد. ممکن است ترکیبی از تغییرات هورمونی و احساس استرس، اضطراب و عزتنفس پایین در دوران بلوغ باعث بیاشتهایی شود. فرهنگ جوامع غربی نیز ممکن است نقش داشته باشند. دختران و به میزان کمتر پسران، در معرض طیف گستردهای از رسانه هایی هستند که به طور مداوم این ایده را تقویت میکنند که لاغر بودن زیبا است. مجلات و روزنامهها نیز بر روی نقایص فیزیکی کوچک افراد مشهور مانند چند کیلو چاق شدن یا داشتن سلولیت تمرکز میکنند.
سایر عوامل محیطی که ممکن است منجر به بیاشتهایی شوند عبارتند از:
فشار و استرس در مدرسه مانند امتحانات یا قلدری، به ویژه در مورد وزن یا شکل بدن
مشاغل یا سرگرمیهایی که در آنها لاغر بودن ایدهآل است مانند رقص و یا دو و میدانی.
یک رویداد استرسزای زندگی مانند از دست دادن شغل، از بین رفتن رابطه و یا داغدیدگی
روابط خانوادگی دشوار
آزار جسمی یا جنسی
بی اشتهایی عصبی معمولاً به عنوان نوعی رژیم غذایی شروع میشود که به تدریج از کنترل خارج میشود.
عوامل زیستی و ژنتیکی
تغییرات در عملکرد مغز و یا سطوح هورمونی نیز ممکن است در بیاشتهایی عصبی نقش داشته باشند، اگرچه مشخص نیست که این تغییرات منجر به بیاشتهایی شده اند یا در نتیجه سوءتغذیه بعداً ایجاد میشوند. این تغییرات ممکن است بر بخشی از مغز که اشتها را کنترل میکند، تأثیر بگذارند و یا ممکن است منجر به احساس اضطراب و گناه در هنگام غذا خوردن شوند که با غذا نخوردن و یا انجام ورزش بیش از حد، تسکین مییابد.
خطر ابتلا به بیاشتهایی عصبی در افرادی که سابقه خانوادگی اختلالات خوردن، افسردگی و یا سوءمصرف مواد دارند، بیشتر است که نشاندهنده نقش احتمالی ژن هاست.
تشخیص بی اشتهایی عصبی
هنگام تشخیص، پزشک احتمالاً سوالاتی در مورد وزن و عادات غذایی شما خواهد پرسید. برای مثال، ممکن است در مورد این موارد از شما سؤالاتی بپرسد:
آیا اخیراً وزن زیادی را از دست داده اید؟ یا کاهش وزن خیلی سریع داشته اید؟
احساستان نسبت به وزنتان چیست؟ آیا در مورد آن نگران هستید؟
آیا با وجود لاغر بودن احساس چاقی میکنید؟
آیا مرتباً خود را وادار به استفراغ میکنید؟
(در مورد زنان و دختران) آیا دورههای قاعدگی شما متوقف شدهاست؟ و اگر چنین است، چه مدت است؟
پاسخ صادقانه به این سؤالات مهم است. پزشک شما نمیخواهد درباره شما قضاوت کند یا "شما را گیر بیندازد". او فقط باید به دقت ارزیابی کند که علائم شما چقدر جدی هستند.
وزن و [19]BMI
پزشک ممکن است وزنتان را چک کند. اگر شخصی بیاشتهایی عصبی داشته باشد، وزنش به طور کلی حداقل ۱۵ % زیر متوسط برای سن، جنس و قد است.
پزشک شما ممکن است شاخص توده بدنی (BMI) شما را نیز محاسبه کند. BMI نرمال برای بزرگسالان ۲۵ - ۲۰ است. افرادی که بیاشتهایی دارند عموماً BMI کمتر از 17/5 دارند.
آزمایشهای خون و آزمایشات دیگر
پزشک شما ممکن است نیازی به انجام هیچگونه تست تشخیص برای بیاشتهایی عصبی نداشته باشد اما احتمالاً نبض و فشار خون شما را چک خواهد کرد.
اگر شما بیاشتهایی عصبی داشته باشید، خطر بیشتری برای ایجاد برخی از بیماریهای قلبی مانند ضربان قلب نامنظم (آریتمی[20]) دارید. گاهی اوقات ممکن است برای بررسی عملکرد قلب به یک ECG (الکتروکاردیوگرام[21]) نیاز باشد.
پزشک شما ممکن است آزمایش خون را برای بررسی سطح مواد زیر انجام دهد:
آزمایش خون
مواد شیمیایی و یا مواد معدنی مثل پتاسیم در خون شما (برای اطلاعات بیشتر به عوارض بی اشتهایی عصبی مراجعه کنید).
با این حال، گاهی اوقات آزمایش خون میتواند نتایج نرمالی را در فرد مبتلا به بی اشتهایی عصبی که بسیار لاغر است و وزن بسیار پایینی دارد، گزارش دهد.
مراجعه به متخصص
اگر پزشک شما احتمال دهد که مبتلا به بیاشتهایی عصبی می باشید، ممکن است شما را برای ارزیابی دقیقتر به متخصص اختلالات خوردن ارجاع دهد - برای اطلاعات بیشتر به درمان بیاشتهایی عصبی مراجعه کنید. پزشک شما گاهی این ارزیابی را انجام میدهد.
درمان بی اشتهایی عصبی
قبل از شروع درمان، احتمالاً یک بررسی کلی در مورد سلامت خود خواهید داشت. این کار ممکن است توسط پزشک عمومی شما و یا یک مراقب سلامت دیگر انجام شود، مثلاً کسی که در اختلالات خوردن تخصص دارد. این ارزیابی به مراقبان سلامت شما کمک خواهد کرد تا برنامهای برای درمان و مراقبت از شما تهیه کنند. آنها مواردی را ارزیابی خواهند کرد، برای مثال:
نیازهای پزشکی و سلامت شما
نیازهای اجتماعی شما، مانند حمایت از طرف خانواده و دوستان
هر گونه خطری که شما را تهدید کند، از جمله اینکه آیا در معرض آسیب رساندن به خودتان قرار دارید یا خیر؟
تعیین شدت بیماری شما، برای مواردی که به اقدام فوری نیاز باشد.
مهم است که درمان هر چه زودتر شروع شود، به خصوص برای کسی که کاهش وزن داشته است.
درمان بیاشتهایی عصبی معمولاً شامل:
درمان روانی شامل گفت وگو با یک مشاور یا درمانگر
توصیه به خوردن و تغذیه مناسب برای وزن گرفتن ایمن
ترکیب این درمانها بهتر از به کارگیری هر یک از آنها به تنهایی میباشد.
سلامت جسمانی شما در طول درمان از نزدیک تحت نظارت قرار خواهد گرفت.
وزن شما مرتباً چک خواهد شد.
شما ممکن است مرتباً توسط پزشک یا دیگر مراقبین سلامت مورد ارزیابی قرار بگیرید. در کودکان و بیماران جوان مبتلا به بی اشتهایی عصبی ، وضعیت رشد و نمو و وزن بدن به دقت تحت نظر قرار میگیرد. قد آنها نیز به طور منظم در مقایسه با متوسط سن و جنسیتشان چک خواهد شد. سایر مشکلات سلامت ناشی از بیاشتهایی نیز درمان خواهند شد. برای مثال، اگر شما مرتباً خود را وادار به استفراغ می کنید، تشویق به توقف آن می شوید. در مورد بهداشت دندان به شما توصیه هایی می شود تا از آسیب اسید معده به مینای دندان جلوگیری شود. همچنین به شما توصیه میشود که به طور منظم به دندانپزشک مراجعه کنید. اگر داروهای مسهل و یا دیورتیک (داوری مدر) مصرف کنید به شما توصیه میشود تا آنها را آهسته کاهش دهید تا بدن شما بتواند سازگاری[22] پیدا کند. قطع ناگهانی آنها میتواند باعث مشکلاتی مانند تهوع و یبوست شود.
وزن گیری با آسودگی خاطر
مراقبین بهداشتی و درمانی به شما توصیه میکنند که چگونه میزان تغذیه خود را افزایش داده تا بتوانید با آسودگی خاطر وزنتان را افزایش دهید. احتمالاً آنها در مورد عادات غذایی فعلی شما و میزان مایعات مصرفی شما و نیز مسائل مربوط به سبک زندگی مانند سیگار کشیدن و مصرف الکل سؤال خواهند کرد. این کار توصیه های لازم برای شما را مشخص کرده و به آنها کمک میکند تا هر گونه نقص در رژیم غذایی شما مانند کمبود ویتامین را تشخیص دهند. مراقب سلامت به شما کمک خواهد کرد تا عادات غذایی سالمی را ایجاد کنید. مثل:
غذای بیشتری بخورید.
غذاهای سالمتری بخورید.
مواد مغذی و کالری که از غذا کسب میکنید را افزایش دهید.
ممکن است لازم باشد با خوردن مقادیر کم غذا شروع کنید و سپس به تدریج خوراکتان را افزایش دهید. بدن شما برای مقادیر نرمال آمادگی ندارد. ممکن است لازم باشد برای تنظیم تعادل شیمیایی در بدن، از مکملها مانند مولتیویتامینها و یا مولتی مینرالها استفاده کنید. برخی کارشناسان بر این باورند که این کار باید پیش از وزن گرفتن انجام شود. برای داشتن الگوی غذایی منظم، سه وعده غذایی در روز داشته باشید. ممکن است یک وزن هدف تعیین شود تا بتوانید به حداقل وزن سالم برسید. اگر سرپایی درمان میشوید، سعی کنید به طور متوسط 0/5 کیلوگرم در هفته وزن اضافه کنید. بیشتر مردم میتوانند با خوردن حدود ۳۵۰۰ تا ۷۰۰۰ کالری اضافی در هفته به این هدف برسند. این میزان افزایش وزن به پیشگیری از عوارضی که میتوانند در صورت افزایش سریعتر وزن رخ دهند، مثل عدم تعادل شیمیایی در بدن، کمک کند. اگر کاهش وزن شما شدید است، ممکن است درمان در بیمارستان برای کمک به افزایش وزن لازم باشد. این کار گاهی اوقات "تغذیه مجدد[23]" نامیده میشود. وضعیت سلامت شما از نزدیک تحت نظارت قرار خواهد گرفت، به خصوص در چند روز اول. افرادی که به صورت بستری درمان میشوند، باید به طور متوسط حدود 0/5 تا 1 کیلوگرم در هفته وزن اضافه کنند.
انواع درمانهای روانی
انواع مختلفی از درمانهای روانی میتواند برای درمان بیاشتهایی استفاده شود مثل:
درمان شناختی تحلیلی (CAT)[24]
درمان شناختی رفتاری (CBT)[25]
درمان بین فردی (IPT)[26]
درمان روان پویشی کانونی (FPT)[27]
خانواده درمانی[28]
انواع مختلف درمانهای روانی در ادامه مورد بحث قرار میگیرند.
درمان تحلیلی شناختی (CAT)
CAT بر این تئوری استوار است که بیماریهای سلامت روان جدی مانند بیاشتهایی عصبی ناشی از الگوهای ناسالم رفتار و تفکر است که ریشه در گذشته فرد، معمولاً در دوران کودکی دارد. CAT شامل یک فرآیند سهمرحلهای است که با درمانگر خود کار خواهید کرد:
فرموله کردن مجدد[29]: به دنبال رویدادهایی در گذشته میگردید تا الگوهای ناسالم را توضیح دهند. به طور مثال ممکن است شما در دوره ای از زندگی که آشفته و یا استرسی بوده اید و با نخوردن احساس راحتی می کرده اید.
باز شناخت[30]: شما نقش این الگوها در شکل گیری بیاشتهایی را می پذیرید.
تجدید نظر[31]: پس از مشورت با درمانگر ، تغییراتی را که میتوانید برای شکستن این الگوهای ناسالم ایجاد کنید، می شناسید.
درمان رفتاری شناختی (CBT)
CBT براساس این نظریه است که چگونه تفکر ما در مورد یک موقعیت بر نحوه عملکرد ما تأثیر میگذارد. بالعکس، اعمال ما نیز میتواند بر نحوه تفکر و احساس ما تأثیر بگذارد. بنابراین لازم است که نحوه تفکر (شناخت) و رفتار خود را همزمان تغییر دهیم. درمانگر به شما نشان خواهد داد که چگونه علائم بیاشتهایی عصبی اغلب با افکار و باورهای ناسالم و غیرواقعی در مورد غذا و رژیم غذایی مرتبط است.
برای مثال، فکر کردن به:
چاق شدن تنها چیز بدی است که میتواند در زندگی من اتفاق بیفتد.
هر کسی که من میشناسم پنهانی فکر میکند که من چاق هستم.
اگر تمام وعده غذایی را کامل مصرف کنم، افرادی که با آنها غذا میخورم فکر خواهند کرد که من حریص و بی ارزش هستم.
درمانگر شما را به روشهای سالمتر و واقعگرایانه تر تفکر تشویق خواهد کرد تا منجر به ایجاد رفتار مثبت شود.
درمان بین فردی (IPT)
IPT براساس این نظریه است که روابط ما با مردم دیگر و به طور کلی جهان خارج اثر قدرتمندی بر سلامت روانی ما دارد. افسردگی ممکن است با اعتماد به نفس پایین، اضطراب و شک به خود مرتبط باشد که به دلیل مشکلاتی که در تعامل با مردم وجود دارد، ایجاد میشود. در طول IPT، درمانگر هر گونه مسئله منفی مرتبط با روابط بین فردی شما و نحوه حل این مسائل را بررسی خواهد کرد.
درمان روان پویشی کانونی (FPT)
FPT براساس این نظریه است که ممکن است بیماریهای سلامت روانی با تعارضات حلنشده که در گذشته، معمولاً در دوران کودکی، رخ میدهند و در بزرگسالی یادآوری میشوند، مرتبط باشد. FPTشما را تشویق میکند تا به تأثیر تجربیات اولیه دوران کودکی فکر کنید. پس از آن ممکن است بتوانید راههای بهتری برای مقابله با شرایط استرس زا و افکار و احساسات منفی پیدا کنید.
خانواده درمانی
بی اشتهایی عصبی فقط بر روی یک فرد تأثیر نمیگذارد؛ بلکه میتواند تأثیر زیادی بر خانواده فرد نیز داشته باشد. خانواده درمانی شامل فرد مبتلا به بیاشتهایی و اعضای نزدیک خانواده است که طی آن در مورد چگونگی تأثیر بیاشتهایی بر خانواده و تغییرات مثبتی که فرد و خانوادهاش میتوانند ایجاد کنند بحث میکند.
انتخاب درمان روانی
نوع درمانی که انتخاب میکنید ممکن است براساس اولویتهای شخصی و خدمات موجود در منطقه شما باشد. برخی افراد استفاده ترکیبی از درمانهای مختلف را مفید میدانند؛ مانند خانواده درمانی و CBT.
دارو ها[32]
مطالعات نشان دادهاند که معمولاً دارو به تنهایی در کاهش علائم بیاشتهایی عصبی مؤثر نیست. دارو معمولاً تنها برای درمان علائم همراه مثل اختلال وسواسی جبری (OCD) و یا افسردگی توصیه میشود. هر دارویی که برای شما تجویز میشود، مانند داروهای ضدافسردگی، به همراه یکی از درمانهای روانشناختی یا تغذیهای که در بالا توضیح داده شد، توصیه میشود.
عوارض بی اشتهایی عصبی
اگر بیاشتهایی عصبی درمان نشود، میتواند منجر به مشکلات شدید سلامتی شود. اگر درمان، علائم شما را بهبود نبخشد و یا بدتر شوند، مراقب بهداشتی و درمانی شما ممکن است درمان شما را تغییر دهد. اگر سلامت شما به طور جدی در معرض خطر باشد، درمان در بیمارستان انجام می شود. عود بیاشتهایی بعد از درمان کاملا ًشایع است. برای مثال:
اگر وزن کسی دوباره شروع به کاهش کند.
بعد از بچهدار شدن، وقتی زنی سعی میکند افزایش وزن حاصل از بارداری را کاهش دهد.
دیگر مشکلات سلامت
اگر کسی به مدت طولانی بیاشتهایی عصبی داشته باشد، میتواند منجر به عوارض شدید و مشکلات سلامت شده که گاهی اوقات میتوانند دائمی باشند مانند آسیب به استخوانها. افرادی که دچار بیاشتهایی عصبی هستند در معرض خطر بیشتری قرار دارند برای:
گردش خون[33] غیرمؤثر و مشکلات قلبی - عروقی
بیماریهای قلبی مانند بیماری عروق کرونر و ضربان قلب نامنظم (آریتمی)
گاهی اوقات بیاشتهایی عصبی میتواند منجر به اختلال خوردن دیگری به نام پرخوری[34] عصبی شود که در آن فرد پرخوری میکند و سپس فوراً استفراغ کرده و یا از مسهل ها برای خلاص شدن از دست غذاها استفاده میکند. بی اشتهایی عصبی میتواند باعث عدم تعادل مواد معدنی در خون مثل پتاسیم، کلسیم و سدیم شود. این مواد معدنی نقش مهمی در سلامت شما دارند. برای مثال، یک عارضه معمول، پایین آمدن سطح پتاسیم (هیپوکالمی[35]) است که میتواند باعث:
خستگی
ضعف
کمآبی بدن[36]
آسیب کلیه
تشنج[37]
ضربان قلب نامنظم (آریتمی) شود.
سطح پایین کلسیم میتواند باعث انقباضات شدید و دردناک (اسپاسم) ماهیچهها شود. کمبود کلسیم و ویتامین D میتواند موجب آسیب استخوان شود.
کمبود سدیم (هیپوناترمی[38]) میتواند باعث گیجی شود و در موارد شدید، میتواند باعث تشنج شود (زمانی که بدن به خاطر انقباضات عضلانی به طور غیرقابلکنترل تکان میخورد).
سایر عوارض بیاشتهایی عصبی شامل:
کاهش فشار خون (هیپوتانسیون)
کمخونی[39]
مشکلات دندانی مانند پوسیدگی دندان ناشی از استفراغ مکرر (اسید معده بر روی مینای دندان تأثیر میگذارد)
سطح پایین قند خون (هیپوگلیسمی)[40]
نارسایی حاد کلیه
آسیب کبدی
نارسایی قلبی
پوکی استخوان (استخوان شکننده) و از دست رفتن قدرت عضلانی به ویژه در زنان و دختران
از دست رفتن میل جنسی (لیبیدو[41]) و ناتوانی جنسی در مردان
استفاده نادرست از مسهل ها میتواند به رودهها آسیب بزند و باعث یبوست دائمی شود.
بی اشتهایی عصبی و بارداری
اگر شما بیاشتهایی عصبی دارید و باردار هستید، پزشک یا ماما، در دوران بارداری و پس از تولد نوزاد، وضعیت سلامتی شما را به دقت زیر نظر خواهد گرفت. شما ممکن است به بررسیهای بیشتری به عنوان بخشی از مراقبتهای دوران بارداری و پس از زایمان نیاز داشته باشید.
بی اشتهایی عصبی در دوران بارداری میتواند خطر برخی عوارض را افزایش دهد، مانند:
سقط[42]
زایمان زودرس[43]
نوزاد کم وزن در بدو تولد
نیاز به سزارین
همچنین اگر قبلاً بیاشتهایی عصبی داشته اید و بهبود یافته اید، احتمالاً در دوران بارداری به حمایت و مراقبت بیشتری نیاز خواهید داشت.
بی اشتهایی عصبی و دیگر بیماریها
اگر بیاشتهایی عصبی و یک بیماری دیگر دارید، باید بیشتر مراقب سلامتی خود باشید. برای مثال، اگر:
دیابت دارید، برای جلوگیری از مشکلات چشمی و یا سایر عوارض جدی به بررسیهای منظم نیاز دارید. به ویژه اگر مبتلا به دیابت نوع ۱ باشید.
اگر پوکی استخوان دارید، پزشک احتمالاً به شما توصیه کند که از هر گونه فعالیت فیزیکی که ممکن است منجر به سقوط شود، اجتناب کنید.
دریافت کمک
افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی اغلب به دنبال کمک نیستند، احتمالاً به این خاطر که میترسند. بسیاری از آنها بیماری خود را برای مدت طولانی و گاهی سالها پنهان میکنند. آنها معمولاً به سختی متوجه وجود مشکل میشوند و یا حتی به سختی در مورد علائم خود صحبت میکنند. آنها احتمالاَ موافق نیستند که باید وزن خود را افزایش دهند، و حتی ممکن است متوجه هیچ مشکلی نباشند. اگر کسی بیاشتهایی عصبی داشته باشد، مهمترین قدم برای تشخیص و درمانش این است که:
بداند که به کمک نیاز دارد
بخواهد که خوب شود.
با این حال، برای انجام اولین گام ممکن است آنها به حمایت و تشویق زیادی نیاز داشته باشند.
خودیاری
اگر شما مشکل غذا خوردن دارید و یا فکر میکنید که ممکن است بیاشتهایی عصبی داشته باشید، مهم است که هر چه سریعتر به دنبال کمک بگردید. میتوانید با این موارد شروع کنید:
با کسی که اعتماد دارید صحبت کنید، مثل یکی از دوستان یا اعضای خانواده
از آنها بخواهید که همراه شما به پزشک مراجعه کنند.
کمک کردن به دیگران
اگر شخصی از نزدیکان شما علائم بیاشتهایی عصبی را دارد، شما میتوانید به او کمک کنید.
شما میتوانید با فرد درباره احساسی که دارد صحبت کنید و او را تشویق کنید که در مورد دریافت کمک فکر کند. اما سعی نکنید که بر آنها فشار وارد کرده و یا از آنها انتقاد[44] کنید، چون با این کار وضعیت بدتر شود. در مورد این که چگونه میتوانید به بهترین نحو کمک کنید، مشورت کنید. به عنوان مثال، یک مراقب سلامت مانند پزشک یا یک گروه پشتیبانی میتواند اطلاعاتی در موارد زیر بدهند:
چگونگی کمک به فرد تا متوجه شود که مشکلش درمان دارد.
چگونگی حمایت از فرد در طول درمان
شما میتوانید برای کمک به شخص، هنگام مراجعه به پزشک همراه او بروید.
[1] Anorexia nervosa
[2] vomiting
[3] laxatives
[4] osteoporosis
[5] heart failure
[6] self-denial
[7] diuretics
[8] Fasting
[9] fizzy drinks
[10] lanugo
[11] pubic
[12] oedema
[13] fatigue
[14] hypotension
[15] hypothermia
[16] amenorrhoea
[17] obsessive compulsive disorder
[18] phobia
[19] Body mass index
[20] arrhythmia
[21] electrocardiogram
[22] Adjust
[23] Refeeding
[24] cognitive analytic therapy
[25] cognitive behavioral therapy
[26] interpersonal therapy
[27] focal psychodynamic therapy
[28] family therapy
[29] reformulation
[30] recognition
[31] revision
[32] medication
[33] circulation
[34] bulimia
[35] hypokalemia
[36] dehydration
[37] fit
[38] hyponatremia
[39] anemia
[40] hypoglycemia
[41] libido
[42] miscarriage
[43] Premature birth
[44] critical
جهت آشنایی بیشتر با طب پیشگیری و چکاپ، همچنین نحوه استفاده از بخش های مختلف وب اپلیکیشن ارزیابی خطر سلامتی زکریا به صفحه اینستاگرام زکریا چکاپ https://instagram.com/zakariacheckup مراجعه نمایید.