اسکیزوفرنی 

اسکیزوفرنی، یک مشکل سلامت روان طولانی مدت بوده که باعث ایجاد چندین علامت روانی می شود. از جمله این علائم می توان به موارد زیر اشاره کرد: 

توهم[1] – شنیدن و یا دیدن چیزهایی که در واقعیت وجود ندارند 

هذیان[2] – باورهای غیر معمولی که بر اساس واقعیت نبوده و نسبت به شواهد واقعی متناقض می باشند. 

تفکرات در هم و بر هم که بر اساس هذیان و توهم می باشد

تغییر در رفتار 

پزشک ها معمولا به اسکیزوفرنی برای درمان به دید یک بیماری سایکوتیک (روان پریشانه) نگاه می کنند. این بدان معناست که گاهی ممکن است فرد نتواند افکار و عقاید نادرست خود را از واقعیت تشخیص دهد. 

چرا اسکیزوفرنی اتفاق می افتد؟

علت دقیق اسکیزوفرنی مشخص نیست. با این وجود، اکثر کارشناسان معتقدند که این مشکل در اثر ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیکی به وجود می آید. 

اعتقاد بر این است که برخی عوامل می تواند فرد را نسبت به اسکیزوفرنی مستعد کند و باعث ایجاد این بیماری شود. 

چه کسانی مبتلا می شوند؟

اسکیزوفرنی، یکی از شایع ترین مشکلات سلامت روان می باشد. تقریبا 1 نفر از هر 100 نفر در طول عمر خود مبتلا به این بیماری می شود و اکثر این افراد نیز زندگی معمولی دارند. 

اسکیزوفرنی، بیشتر در سنین 15 تا 35 سال تشخیص داده می شود و مردان و زنان را به یک نسبت مبتلا می کند. 

هیچ آزمون مخصوصی برای اسکیزوفرنی وجود ندارد. اکثرا این بیماری بعد از معاینه سلامت روان فرد توسط روانپزشک تشخیص داده می شود. 

تشخیص هرچه سریعتر این بیماری از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. چون با درمان زودرس آن شانس بهتر شدن این بیماری بالاتر خواهد بود. 

اسکیزوفرنی چگونه درمان می شود؟

اسکیزوفرنی معمولا با ترکیبی از درمان دارویی و روان درمانی[3] متناسب با هر فرد درمان می شود. در بیشتر موارد درمان با استفاده از داروهای آنتی سایکوتیک و درمان رفتاری شناختی (CBT) انجام می شود.

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی معمولا از تیم سلامت روان جامعه کمک می خواهند و این تیم ها معمولا حمایت ها و درمان های روز به روز را پیشنهاد می کنند. 

خیلی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از این بیماری بهبود پیدا می کنند. با این وجود، برخی از آنها بعد از چند وقت علائمشان برمی گردد. حمایت و درمان می توانند اثر بیماری را بر روی زندگی شما کاهش دهند. 

زندگی کردن با اسکیزوفرنی 

اگر اسکیزوفرنی، به خوبی مدیریت شود، می توانید خطر برگشت های شدید بیماری را کاهش دهید. این کار، می تواند شامل موارد زیر باشد:

تشخیص نشانه های یک حمله حاد 

مصرف داروها همانگونه که تجویز شده اند 

صحبت کردن با بقیه در مورد بیماری خودتان 

چنیدن گروه حمایتی و خیریه وجود دارند که از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی حمایت می کنند. خیلی از افراد از اینکه با فردی که همان مشکل آنها را دارد، صحبت کنند، احساس خوشایندی خواهند داشت. 

علائم 

تغییر در فکر کردن و رفتار، واضح ترین نشانه های اسکیزوفرنی می باشند، ولی افراد مختلف می توانند علائم مختلفی را برای این بیماری بروز دهند. 

علائم بیماری اسکیزوفرنی می توانند به دو گروه عمده تقسیم شوند – علائم مثبت و علائم منفی 

علائم مثبت – نشان دهنده تغییر در رفتار و یا تفکر می باشند، از جمله این علائم می توان به هذیان و توهم اشاره کرد. 

علائم منفی -  که نشان دهنده عقب نشینی یا کمبود عملکرد است که معمولاً انتظار دارید در یک فرد سالم مشاهده کنید؛ به عنوان مثال افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب بی احساس و بی تفاوت می باشند.

این بیماری می تواند به تدریج گسترش پیدا کند. تشخیص اولین نشانه های این بیماری مانند طرد شدن يا فاصله گرفتن از اجتماع، پاسخگو نبودن و هم چنین تجربه  تغییرات در الگوهای خواب، خیلی سخت می باشد. این اتفاق، به این دلیل می باشد که اغلب اولین علائم در دوران نوجوانی بروز می کنند و تغییرات می توانند برای ورود به مرحله  "نوجوانی" اشتباه گرفته شوند. افراد مبتلا به این بیماری، دوره هایی از بیماری را دارند که علایم خیلی شدید بوده و بعد از این دوره ها، این افراد هیچ علامتی نداشته و یا علائم خیلی خفیف دارند. این حالت به عنوان اسکیزوفرنی حاد شناخته می شود.  اگر شما علائم اسکیزوفرنی را تجربه می کنید، در اولین فرصت ممکن، به پزشک خود مراجعه کنید. هرچقدر اسکیزوفرنی زودتر درمان شود، احتمال موفق بودن پیامدهای آن بیشتر خواهد بود. 

علائم مثبت اسکیزوفرنی 

توهم 

توهم زمانی است که فرد یک احساسی را دارد که وجود خارجی ندارد و كسی جز او آن را درك و حس نمی كند.

 این حالت می تواند هر نوع احساس را شامل شود، ولی رایج ترین حس در این حالت شنیدن اصوات می باشد. 

توهم برای فردی که آنها را تجربه می کند، بسیار واقعی می باشد، اگرچه افرادی که در کنار فرد هستند، هیچ صدایی را نمی شنوند و یا هیچ حسی را تجربه نمی کنند. 

تحقیقات با استفاده از ابزارهای اسکن مغز نشان داده اند که در بخش گفتار مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، زمانیکه صداها را می شنوند، تغییراتی ایجاد می شود. این مطالعات، نشان داده اند که تجربه  شنیدن صداها، به عنوان یک صدای واقعی بوده و انگار، مغز افکار را با صداهای واقعی اشتباه می گیرد. 

برخی از افراد، این صداها را به صورت دوستانه و صمیمی توصیف می کنند، ولی اغلب این افراد صداها را به صورت خشن، بحرانی، سوء استفاده کننده و ناراحت کننده دریافت می کنند. صداها می توانند توصیف کننده  فعالیت هایی باشند که اتفاق می افتند، هم چنین در برخی اوقات صداها در مورد افکار و رفتار  فرد بحث می کنند و یا دستورالعمل ارئه می دهند و یا حتی مستقیما با فرد صحبت می کنند. صداها ممکن است از جاهای مختلفی  بیایند و یا از یک جای مشخص مانند تلویزیون نشات بگیرند. 

هذیان 

هذیان باوری است که با اعتقاد محکم نگه داشته می شود، حتی اگر مبتنی بر یک دیدگاه اشتباه، عجیب یا غیرواقعی باشد. هذیان می تواند بر روی چگونه رفتار کردن فرد تاثیر بگذارد. هذیان می تواند ناگهانی اتفاق بیفتد و یا در طول چند هفته و یا چند ماه رخ بدهد. برخی از افراد، برای توضیح توهمی که دارند، یک ایده  هذیانی خواهند داشت. به عنوان مثال، اگر این افراد صداهایی بشنوند که فعالیت های آنها را برایشان توضیح بدهد، آنها ممکن است هذیانی داشته باشند که یک فرد رفتار آنها را زیر نظر دارد. فردی که هذیان پارانوئید دارد، ممکن است باور کند که مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. آنها ممکن است احساس کنند که فردی از اعضای خانواده و یا دوستان، آنها را تعقیب کرده و زیر نظر دارد، به آنها نگاه می کند، علیه آنها توطئه می چیند و یا می خواهد آنها را مسموم کند.  فردی که هذیان دارد در هر رخداد و یا پیامد روزانه یک معنی جداگانه و مخصوص به خود احساس می کند.

آنها اعتقاد دارند که فردی که در تلویزیون و یا روزنامه می باشد تنها آنها را مخاطب قرار داده و پیامی به آنها می رساند و یا رنگهای مختلف ماشین هایی که از خیابان می گذرند، دارای پیام های مخفی مختلفی برای آنها  می باشند. 

افکار گیج کننده (اختلال فکر) 

افرادی که روان پریشی دارند، اغلب در پیگیری افکار و گفتگوهای خود مشکل دارند. برخی از این افراد خیلی برایشان سخت است که تمرکز کنند و از یک موضوع به موضوع دیگر می پرند. آنها، ممکن است در خواندن روزنامه و یا تماشای تلویزیون مشکل داشته باشند. این افراد وقتی چنین اتفاقی برایشان می افتد، افکارشان را "مه آلود" یا "مبهم" توصیف می کنند. افکار و گفتار ممکن است به صورت به هم ریخته یا گیج کننده شوند و درک گفتگو برای دیگران دشوار و سخت شود. 

تغییرات در رفتار و افکار 

برخورد فرد مبتلا، ممکن است خیلی بی نظم و غیر قابل پیش بینی شود و ظاهر آنها و نوع لباس پوشیدن این افراد ممکن است برای بقیه افراد خیلی عجیب به نظر برسد. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی ممکن است خیلی بد برخورد کنند و یا خیلی عصبانی شوند، داد بزنند و یا بدون هیچ دلیلی قسم بخورند. 

برخی از این افراد ادعا می کنند افکارشان توسط یک فرد دیگر کنترل می شود و افکار خودشان نیست یا اینکه این افکار توسط فرد دیگری در مغز آنها گذاشته شده است. یکی دیگر از احساس هایی که در این افراد دیده می شود، این است که افکار آنها محو می شوند انگار کسی آنها را از ذهن فرد دور می کند. برخی از افراد مبتلا به این بیماری احساس می كنند كه بدن آنها توسط فرد دیگری در اختیار گرفته شده و آن فرد حركت و اعمال آنها را هدایت می كند.

علائم منفی اسکیزوفرنی 

این علائم، اغلب، چندین سال قبل از اینکه فرد حملات اسیکزوفرنی حاد را تجربه کند، اتفاق می افتند. از این علائم منفی اولیه غالباً به عنوان دوره پیش از ظهور اسکیزوفرنی یاد می شود.  در اين دوره علائم معمولا تدریجی ظاهر شده و به مرور زمان بدتر می شوند. فاصله گرفتن از اجتماع و هم چنین عدم مراقبت از ظاهر و بی توجه بودن نسبت به بهداشت شخصی، از جمله این علائم می باشند. تشخیص اینکه این علائم، بخشی از گسترش اسکیزوفرنی می باشد و یا ناشی از رخداد دیگری می باشند، دشوار است. علام منفی ای که توسط افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، تجربه می شوند، عبارتند از: 

از دست دادن علاقه و انگیزه در زندگی و فعالیت های روزمره مانند ارتباطات فردی و روابط جنسی

عدم تمرکز

نداشتن تمایل به بیرون رفتن 

تغییر در الگوی خواب 

احساس ناراحتی در هنگام ارتباط با بقیه افراد؛ یعنی اینکه، این افراد خیلی کم شروع کننده صحبت با دیگران می باشند و یا احساس می کنند چیزی برای گفتن ندارند که بخواهند با کسی صحبت کنند. 

علائم منفی اسکیزوفرنی اغلب باعث مشکلات ارتباطی فرد مبتلا با دوستان و خانواده می شود، چون برخی اوقات افراد دیگر این علائم را با تنبلی و یا خشونت فرد مبتلا به اسکیزوفرنی اشتباه می گیرند. 

علت ها 

علت دقیق اسکیزوفرنی مشخص نیست، ولی تحقیقات ترکیبی از عوامل فیزیکی، ژنتیکی، روانی و محیطی را در این بیماری دخیل می دانند. 

در حال حاضر، اعتقاد بر این است که برخی از افراد آسیب پذیری بیشتری به اسکیزوفرنی داشته و داشتن یک زندگی استرس زا و پر تلاطم حتی می تواند موجب شروع حملات سایکوتیک (روان پریشی) شود. با این وجود هنوز مشخص نیست چرا برخی از افراد علائم را بروز می دهند و برخی دیگر هیچ علامتی ندارند. 

افزایش خطر 

چیزهایی که باعث افزایش خطر ابتلا به اسکیزوفرنی می شوند عبارتند از : 

ژنتیک 

اسکیزوفرنی در خانواده ها بیشتر دیده می شود ولی هنوز ژن مشخصی برای این بیماری تایید نشده است. احتمال خیلی زیاد ترکیبی از چندین ژن در ایجاد این بیماری موثر باشند. با این حال، وجود این ژن ها لزوما به این معنی نیست که شما به اسکیزوفرنی مبتلا خواهید شد. 

تکامل مغز 

مطالعات بر روی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نشان داده است که در ساختار مغز آنها نسبت به افراد عادی تفاوت های جزئی وجود دارد. این تغییرات در همه افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دیده نمی شود و از طرف دیگر ممکن است در افراد غیر مبتلا به بیماری های روانی نیز دیده شوند. ولی این تغییرات این فرضیه را مطرح می کنند که اسکیزوفرنی ممکن است تا حدودی ناشی از اختلال در مغز باشد. 

انتقال دهنده های عصبی [4]

انتقال دهنده های عصبی مواد شیمیایی هستند که پیام ها را بین سلول های مغز منتقل می کنند. یک رابطه بین انتقال دهنده های عصبی و اسکیزوفرنی موجود می باشد، چون داروهایی که سطح انتقال دهنده های عصبی در مغز را تغییر می دهند، برخی از علائم اسکیزوفرنی را نیز تسکین می دهند. 

حاملگی و عوارض تولد 

تحقیقات نشان داده است که در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی احتمال بروز عوارض قبل و در حین تولد مانند وزن کم تولد، زایمان زودرس، نبود اکسیژن (آسفیکسی) حین تولد نسبت به سایر افراد بیشتر می باشد. ممکن است این موارد تأثیر کمی بر تکامل مغز داشته باشند.

شروع کننده ها [5]

شروع کننده ها مواردی هستند که باعث ایحاد اسکیزوفرنی در افرادی می شوند که در معرض خطر هستند. این موارد در زیر آورده شده اند: 

استرس 

اصلی ترین شروع کننده  روانی اسکیزوفرنی، حوادث استرس زای زندگی، مانند سوگ از دست دادن عزیزان، از دست دادن کار و یا خانه، طلاق و یا تمام شدن یک رابطه، سوء استفاده  فیزیکی، جنسی، احساسی و یا نژادی می باشند. این نوع تجربه ها، اگرچه استرس زا می باشند، ولی باعث اسکیزوفرنی نمی شوند، ولی می توانند در افراد مستعد باعث شروع این بیماری شوند. 

سوء مصرف مواد

مواد مخدر، مستقیما باعث ایجاد اسکیزوفرنی نمی شود، ولی مطالعات، نشان داده اند که سوء مصرف مواد خطر ایجاد اسکیزوفرنی یا دیگر بیماری های مشابه را افزایش می دهد. 

مواد مخدری مانند کانابیس، کوکائین، LSD یا آمفتامین ها، ممکن است علائم اسکیزوفرنی را در افراد مستعد افزایش دهند. استفاده از آمفتامین ها و کوکائین می تواند منجر به سایکوز (روان پریشی) شده و هم چنین در افرادی که از یک حمله اولیه اسکیزوفرنی بهبود یافته اند، باعث برگشت[6] شوند.

سه مطالعه  بزرگ، نشان داده اند که نوجوانان کمتر از 15 سالی که مرتبا کانابیس و یا دیگر اشکال قوی تر آن را مصرف می کنند، نسبت به سایر افراد 4 برابر بیشتر در خطر ابتلا به اسکیزوفرنی تا سن 26 سالگی می باشند. 

تشخیص 

آزمایش مخصوصی برای تشخیص این بیماری وجود ندارد. این بیماری، معمولا بعد از معاینه توسط متخصص سلامت روان تشخیص داده می شود. 

اگر نگرانید که شاید علائم اسکیزوفرنی داشته باشید، در اولین فرصت ممکن به پزشک خود مراجعه کنید. هر چقدر اسکیزوفرنی در مراحل اولیه تری درمان شود، احتمال موفقیت در بهبود و كاهش پیامدهای نامطلوب آن بیشتر خواهد بود. 

پزشک، ممکن است از شما در مورد علائم بیماری سوال بپرسد و چک کند که آیا این علائم ناشی از مشکلات دیگر مانند سوء مصرف مواد می باشد یا خیر 

بیماری های مرتبط 

برخی اوقات، مشخص نیست که فرد مبتلا به اسکیزوفرنی می باشد. اگر شما به صورت همزمان علائم دیگری هم داشتید، روانپزشک ممکن است بتواند شما را متقاعد کند که مشکل روانی دیگری دارید. 

چندین بیماری روانی دیگر مرتبط با اسکیزوفرنی وجود دارند. روانپزشک از شما می پرسد که این بیماری چگونه شما را تحت تاثیر قرار داده است و بنابراین با اطمینان می تواند بگوید که شما اسکیزوفرنی دارید، نه بیماری روانی دیگری مانند موارد زیر:

اختلال دوقطبی (افسردگی مانیک) – افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، بین دوره های مانیا (خلق افزایش یافته و خیلی فعال با رفتار هیجانی) تا دوره های افسردگی شديد نوسان می کنند؛ همچنين برخی از این افراد، صداهایی را می شنوند و یا دیگر انواع توهم را دارند و یا حتی هذیان می گویند. 

اختلال اسکیزوافکتیو – این حالت اغلب به عنوان یکی از اشکال اسکیزوفرنی شناخته می شود چون علائم این حالت شبیه به اختلال اسکیزوفرنی و دوقطبی می باشد، اما اختلال اسکیزوافکتیو به خودی خود یک وضعيت روانی جداگانه است. این بیماری ممکن است فقط یک بار در زندگی فرد رخ دهد یا به طور متناوب به ویژه زمانی که در اثر استرس ایجاد می شود، تکرار شود. 

هم چنین شما باید از نظر اختلال استرس پس از تروما و دیگر مشکلات مانند افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد معاینه و بررسی شوید.

کمک گرفتن 

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی به دلیل الگوی فکری توهمی که دارند، ممکن است مایل به مراجعه به پزشک نباشند چون آنها اکثرا اعتقاد دارند که هیچ مشکلی ندارند. 

افرادی که حمله های اسکیزوفرنی در گذشته داشته اند، احتمال خیلی بالایی دارد که یک فرد دیگر هم در کنار خود به عنوان کمک کننده مراقبت داشته باشند. اگر چنین موردی وجود داشته باشد، برای کمک کردن به فرد مبتلا باید با این فرد صحبت کرد. 

اگر شما، برای اولین بار دچار حمله  اسکیزوفرنی شده اید، باید به بخش اورژانس مراجعه کنید، که یک روانپزشک نیز در آنجا حضور داشته باشد. 

اگر فردی برای اولین بار، مبتلا به دوره های اسکیزوفرنی حاد شده است، شاید لازم باشد تا یک دوست، عضو خانواده و یا هر فرد نزدیک فرد مبتلا این فرد را قانع کند که پیش پزشک برود. اگر فردی که مبتلا به فرم حاد اسکیزوفرنی باشد، از کمک گرفتن، امتناع کند، نزدیکترین خویشاوندان می توانند درخواست معاینه برای آن فرد کنند. دپارتمان خدمات اجتماعی محلی می تواند در این مورد کمک کننده باشد. 

بعد از تشخیص 

اگر شما یا یک دوست و یا از نزدیکان شما مبتلا به اسکیزوفرنی بودید، ممکن است اضطراب این وضعیت را داشته باشید. هم چنین ممکن است نگران انگ اجتماعی[7] همراه با آن باشید و یا از این حالت بترسید و از این حالت دوری کنید.  به یاد داشته باشید که تشخیص بیماری، یک گام مثبت در جهت خوب شدن می باشد و متخصصان اطلاعات خیلی خلاصه و مفیدی در مورد بیماری و نوع درمان و خدمات در دسترس ارائه می دهند. 

درمان 

ضد روان پریشی ها

ضد روان پریشی ها، معمولا به عنوان درمان اولیه برای علائم حملات اسکیزوفرنیک حاد به کار گرفته می شود. این داروها، اثرات خود را با مسدود کردن[8] اثرات دوپامین بر روی مغز اعمال می کنند. 

درمان روان شناختی 

درمان روان شناختی، می تواند به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمک کند تا با علائم توهم و یا هذیان کنار بیایند. این افراد میتوانند برخی از علائم منفی اسکیزوفرنی مانند بی احساس بودن و یا لذت نبردن از اتفاقات را درمان کنند. 

درمان های روان شناختی، زمانی که در ترکیب با داروهای ضد روان پریشی به کار گرفته می شوند، بیشترین بازدهی را خواهند داشت. درمان های معمول روان شناختی، شامل موارد زیر می باشند:

درمان رفتاری شناختی (CBT)

هدف از درمان رفتاری شناختی، کمک به تشخیص الگوهای فکر کردن است که باعث می شود تا احساسات و رفتار ناخواسته ای داشته باشید و یاد بگیرید تا این نوع فکر کردن را با تفکر مفید و واقعی جایگزین کنید. 

به عنوان مثال، شاید شما یک نوع تفکر توهمی داشته باشید. شما می توانید در مورد اینکه چگونه از این افکار اجتناب کنید، راهنمایی بگیرید. 

بیشتر افراد مبتلا، به 8 تا 20 جلسه CBT در طی یک دوره 6 تا 12 ماهه نیاز خواهند داشت. جلسات CBT  تقریبا 1 ساعت طول می کشند. 

پزشک و یا هماهنگ کننده  مراقبت سلامت شما می تواند شما را به یک درمانگر CBT ارجاع دهد. 

درمان خانوادگی 

خیلی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، برای درمان خود به خانواده و نزدیکان خود، برای مراقبت اعتماد می کنند. هرچند، اکثر اعضای خانواده راضی به کمک کردن می باشند، مراقبت از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، می تواند باعث ایجاد فشار خیلی زیادی به خانواده ها شود. درمان خانواده یک روش کمک کردن به شما و خانواده شما می باشد تا با مشکل خود کنار بیایید. این درمان، شامل چندین جلسه  غیر رسمی در یک دوره تقریبا 6 ماهه می باشد. 

هنر درمانی

هنر درمانی برای ارتقای بیان خلاق[9] طراحی شده است. کار کردن با هنر درمانگر در یک گروه کوچک و یا به صورت فردی می تواند این امکان را برای شما فراهم کند که تجربه خود از اسکیزوفرنی را بیان کنید.

برخی از افراد، دریافتند كه بیان مطالب به روش غیركلامی از طریق هنر درمانی می تواند تجربه جدیدی از اسكیزوفرنی را فراهم كرده و به آنها كمك كند تا روش های جدید ارتباط با دیگران را ایجاد كنند. 

زندگی کردن با اسکیزوفرنی 

تیم مراقبت های بهداشتی و پزشکی باید علاوه بر نظارت بر سلامت روان شما سلامت جسمی شما را نیز کنترل کنند. 

یک سبک زندگی سالم که شامل یک رژیم غذایی متعادل از میوه ها و سبزیجات و ورزش منظم می باشد، برای سلامت شما خوب بوده و می تواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی یا دیابت را کاهش دهد. هم چنین شما باید تلاش کنید تا استرس زیاد را کنترل کرده و به اندازه کافی بخوابید. 

هم چنین باید برای پایش خطر ابتلا به بیماری های قبلی عروقی یا دیابت سالی یکبار چکاپ انجام دهید. این چکاپ می تواند شامل ثبت کردن وزن بدن، چک کردن فشارخون و آزمایش های خون متناسب باشد. 

ترک کردن سیگار 

میزان سیگار کشیدن در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، تقریبا 3 برابر بیشتر از ميانگين جامعه می باشد. اگر شما سیگار می کشید، در خطر بالاتری برای ابتلا به سرطان، بیماری های قلبی و سکته مغزی قرار دارید. ترک کردن سیگار منفعت های  سلامتی واضحی داشته و هم چنین می تواند سلامت روان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را نیز بهبود ببخشد.

اگر داروهای ضد روان پریشی مصرف می کنید و می خواهید سیگار را ترک کنید، بسیار مهم است که قبل از قطع مصرف با پزشک عمومی و یا روانپزشک خود صحبت کنید. زیرا ممکن است نیاز به کنترل دوز داروهای تجویز شده شما باشد و میزان مصرف شما کاهش یابد.

کار کردن 

از استرس خیلی زیاد که شامل استرس مربوط به کار نیز می باشد، اجتناب کنید. اگر سر کار می روید، باید تعداد ساعات کمتری کار کنید و یا زمان کار کردن خود را منعطف تر کنید. 

صحبت کردن با بقیه افراد 

خیلی از افراد مبتلا به این بیماری، بعد از صحبت کردن با بقیه افرادی که تجربه مشابهی با آنها دارند و تجربیاتشان را به اشتراک می گذارند، احساس خوشایندی خواهند داشت. نکته مهم این است که باید یادآوری کنیم که این افراد تنها نیستند. 

چه کارهایی خانواده، دوستان و شریک زندگی فرد می توانند برای کمک به فرد مبتلا انجام دهند؟

دوستان، خویشاوندان و شریک زندگی فرد، نقش حیاتی در کمک به افرادی دارند که مبتلا به اسکیزوفرنی می باشند و هم چنین احتمال برگشت بیماری را کمتر می کنند. 

خیلی مهم است که فرد را به دلیل ابتلا به اسکیزوفرنی سرزنش نکنید و یا به او نگویید "خود را جمع کند" یا افراد دیگر را سرزنش نکنيد. مهم است زمانی که با یک دوست و یا فرد دیگری که مبتلا به این بیماری می باشد، به صورت مثبت و حمایتی بمانید. 

علاوه بر حمایت از فرد مبتلا به اسکیزوفرنی، باید بتوانید با احساسات خود کنار بیایید. 

دوستان و خانواده ها باید تلاش کنند تا متوجه بشوند که اسکیزوفرنی چیست، چگونه افراد را تحت تاثیر می گذارد و چگونه می توان به افراد مبتلا به این بیماری کمک کرد. شما می توانید حمایت های عملی و احساسی برای فرد ارائه دهید و افراد را تشویق کنید تا به دنبال درمان و حمایت مناسب باشند. 

طی درمان یک فرد ممکن است درمان خانوادگی برای شما توصیه شود. با این کار می توان اطلاعات و حمایت برای فرد مبتلا به اسکیزوفرنی و خانواده های آنها کسب کرد. 

دوستان و خانواده افراد مبتلا می توانند با پایش وضعیت روانی فرد، مراقبت از علائم عود و تشویق فرد به مصرف داروهای خود و حضور در نوبت های پزشکی نقش اصلی را داشته باشند. اگر شما نزدیکترین خویشاوند فرد مبتلا به اسکیزوفرنی می باشید، شما حقوق خاصی دارید که می تواند برای محافظت از منافع بیمار مورد استفاده قرار گیرد. این موارد، شامل درخواست از مقامات محلی خدمات اجتماعی است که از یک متخصص بهداشت روان تأیید شده بخواهد بررسی کند که آیا فرد اسکیزوفرنی باید در بیمارستان بستری شود یا خیر.

افسردگی و خودکشی 

خیلی از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، دوره هایی از افسردگی را تجربه می کنند. از این علائم غافل نشوید. اگر افسردگی درمان نشود، می تواند بدتر شده و منجر به  بروز افکار خودکشی می شود.

مطالعات نشان داده اند که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از شانس بالاتری برای خودکشی برخوردار می باشند. اگر به ویژه در ماه گذشته احساس ناراحتی کرده اید و دیگر از چیزهایی که قبلاً لذت می بردید، لذت نمی برید، احتمال افسردگی در شما وجود دارد. برای مشاوره و درمان، به پزشک خود مراجعه کنید. بلافاصله هر گونه افکار خودکشی را به پزشک خود و یا هماهنگ کننده های مراقبت خود گزارش کنید.

نشانه های هشدار دهنده خودکشی 

علائم هشدار دهنده ای که نشان می دهد مبتلایان به افسردگی و اسکیزوفرنی ممکن است اقدام به خودکشی کنند شامل موارد زیر می باشند:

واگذار کردن اموال، وصیت نامه یا خداحافظی با دوستان

صحبت کردن در مورد خودکشی و یا مرگ – این صحبت کردن ها، می تواند با عبارات مستقیمی مانند "کاش مرده بودم" یا اصطلاحات غیر مستقیمی مانند "من فکر می کنم که مرده ها خوشحال تر از ما می باشند" یا "بهتر نیست بخوابیم و دیگه بیدار نشیم؟" بیان می شود. 

خود آزاری – مثلا اینکه دست و پاهای خود را می برند و یا خود را با سیگار می سوزانند. 

بهبود  ناگهانی خلق – این وضعيت به این علت است که فرد تصمیم به خودکشی می گیرد و به خاطر این کار احساس بهتری دارد. 

کمک کردن به یک دوست و یا خویشاوندی که قصد ارتكاب به خودکشی دارد 

اگر شما هر کدام از این نشانه های هشدار دهنده را دیدید، باید برای دريافت کمک های تخصصی برای فرد از روانپزشک شیفت در بخش اورژانس درخواست كمك نماييد. 

به افراد مبتلا بگویید که تنها نیستند و شما از آنها مراقبت می کنید. 

به آنها پیشنهاد کنید که در حل مشکلشان آنها را حمایت خواهید کرد. 

اگر احساس کردید که خطر وقوع خودکشی در فرد وجود دارد، با آنها بمانید یا فرد دیگری را تعیین کنید تا در کنار آنها بمانند. تمام ابزارهای خودکشی، مانند اشیاء تیز و دارو را از دسترس او دور کنید .

[1] Hallucinations

[2] Delusions

[3] Therapy 

[4] Neurotransmitters 

[5] Triggers 

[6] Relapse

[7] Stigma

[8] Block

[9] Creative expression