اختلال وسواسی جبری (OCD)

مقدمه

اختلال وسواسی جبری یک وضعیت سلامت روانی است که شخص اندیشه های وسواس گونه و فعالیت های اجباری دارد.

وسواس یک اندیشه ناخوشایند و ناخواسته است، تصویر یا انگیزشی که مکررا در ذهن فرد وارد می شود، باعث می شود که احساس دلواپسی، انزجار یا پریشان حالی کند.

حالت جبری، رفتار تکراری یا کنشی روحی است که شخص احساس می کند برای آسوده سازی موقت احساس ناخوشایندی که به واسطه اندیشه وسواسی  ایجاد شده نیاز به انجام آن دارد. به عنوان مثال، فردی با ترس این که قبلا خانه شان دزدی شده بوده ممکن است احساس کند که نیاز دارد تا تمام پنجره ها و درها را پیش از آنکه خانه را ترک کند چند مرتبه بررسی نماید که قفل هستند. 

علائم OCD می تواند از ضعیف تا شدید تغییر کند. برخی از افراد مبتلا به OCD ممکن است ساعاتی یا بعضی روزها را با رفتار و اندیشه وسواس جبری سپری کنند، اما برای دیگران این وضعیت می تواند کاملا زندگی شان را تحت تاثیر قرار دهد.

چه عواملی باعث OCD می شود؟

علت دقیق OCD مشخص نیست، اگرچه تعدادی از عوامل پیشنهاد شده است.

در بعضی موارد این وضعیت ممکن است در خانواده ها به ارث برسد و ممکن است با ژن خاصی که بصورت موروثی به فرزندان منتقل می شود و بر رشد مغز تاثیر می گذارد، مرتبط باشد. 

مطالعات تصویری مغز نشان داده است که مغز برخی از افراد مبتلا به OCD می تواند از مغز افرادی که این وضعیت را ندارند، متفاوت باشد. به عنوان مثال، ممکن است فعالیت افزایش یافته ای در نواحی مشخصی از مغز وجود داشته باشد، به خصوص قسمت هایی که با درک احساسات قوی و پاسخ به آنها سروکار دارند.

مطالعات همچنین نشان داده است که افراد مبتلا به OCD عدم تعادلی از سروتونین در مغزشان دارند. سروتونین یک ماده شیمیایی است که مغز برای انتقال اطلاعات از یک سلول مغز به دیگری از آن استفاده می کند.

چه کسانی مبتلا می شوند؟

تخمین زده شده است که حدود 12 نفر از هر 1000 نفر تحت تاثیر این وضعیت هستند. OCD بر مردان، زنان و کودکان تاثیر می گذارد. شروع این وضعیت معمولا در اوایل دوران بزرگسالی می باشد، اگرچه مشکلات می تواند در هر سنی ایجاد شود.

دریافت کمک

افراد مبتلا به OCD اغلب بی میل هستند که کمکی را جستجو نمایند زیرا آنها احساس خجالت یا شرمساری می کنند. هرچندکه، اگر OCD دارید، هیچ چیزی برای خجالت یا شرمساری درباره آن وجود ندارد. این یک وضعیت مزمن مانند دیابت یا آسم است و اشتباه شما نیست که به آن مبتلا هستید. 

جستجوی کمک مهم است زیرا اگر بدون درمان رها شوید احتمال دارد که علائم تان پیشرفت کنند و ممکن است که بدتر شوند. اگر فکر می کنید که ممکن است OCD داشته باشید باید پزشک خود را ملاقات نمایید. در ابتدا،  احتمالا سوالاتی درباره علائم تان و اینکه چگونه بر شما تاثیر گذاشته اند، خواهند پرسید. اگر پزشک عمومی تان مظنون شد به اینکه OCD دارید ممکن است نیاز داشته باشید که برای ارزیابی و درمان مناسب به یک متخصص ارجاع داده شوید.

چگونه OCD درمان می شود؟

عاقبت OCD به وسیله درمان خوب است. OCD بسیاری از افراد در پایان درمان می شود یا علائمشان حداکثر به اندازه کافی کاهش خواهد یافت که آنها بتوانند از کیفیت خوب زندگی لذت ببرند. 

درمان های اصلی برای OCD عبارتند از:

درمان رفتار شناختی (CBT) ـ درمانی که شما را تشویق می کند تا با ترس هایتان روبه رو شوید و بگذارید افکار وسواسی بدون خنثی کردن آنها با اجبار اتفاق بیفتد.

مهار کننده های انتخابی جذب مجدد سروتونین (SSRIs) ـ این داروها می توانند درکاهش نشانه هایتان به واسطه اصلاح کردن تعادل شیمیایی ها در مغز کمک نمایند. 

اگر این درمان ها سودمند نبودند یا وضعیت شما خیلی شدید بود، ممکن است نیاز داشته باشید که برای درمان به بخش سلامت روان مراجعه نمایید. 

علائم 

اختلال وسواس فکری (OCD) بر افراد به صورت متفاوت تاثیر می گذارد، اما معمولا یک الگوی به خصوص از اندیشه و رفتار را باعث می شود.

این الگو چهار مرحله اصلی دارد:

تفکر دائم ـ وقتی که یک اندیشه، تصویر یا انگیزش دائم ناخواسته و مداخله گرانه اغلب داخل ذهن تان می شود.

تشویش ـ فکر دائمی از احساسی که تشویش شدید یا اندوه را در شما برانگیخته می کند

اضطرار و رفتار جبری ـ رفتارهای مکرر یا کنش های روحی که احساس می کنید به عنوان نتیجه ای از تشویش و اندوه ایجاد شده توسط فکر دائم اجرا می شود.

آسودگی موقت ـ رفتار اضطراری راحتی موقتی از تشویش را مهیا می کند، اما تشویش و اضطرار به زودی باز می گردد و باعث می شود که چرخه دوباره ایجاد گردد.

اندیشه های وسواس گونه

هرکسی اندیشه های ناخواسته یا ناخوشایندی در برخی اوقات زندگی اش را دارد مانند نگرانی از اینکه ممکن است فراموش کنند درب خانه را قفل کنند یا ممکن است فکر کنند از لمس دیگران مبتلا به بیماری شوند یا حتی دچار افکار خشونت ناخوشایند ناگهانی یا تصورات ناراحت کننده و ناخوشایند شوند.

اکثر افراد قادرند که انواع این اندیشه ها کنترل کنند و می توانند با وجود گاهگاه آن ها زندگی روزمره خود را انجام دهند. آنها مکررا درباره این افکار نمی اندیشند و می دانند که این افکار در آن ها دوام و استحکام کمی دارند.  ولی اگر شما اندیشه ناخوشایند، ناخواسته و دائم دارید که فکر شما را تسخیر می کند تا جایی که افکار دیگر را قطع می کند، ممکن است این وضعیت باعث ایجاد اضطراب در شما شود. 

برخی تشویش های شایعی که بر افراد مبتلا به OCD تاثیر می گذارد شامل:

ترس از ضرر به خود یا دیگران به صورت عمد ـ به عنوان مثال، ترس از اینکه به شخص دیگر ضربه بزنید، هرچند این نوع رفتار شما را منزجر کند. 

ترس از اینکه به خود یا دیگران سهوا یا تصادفی آسیب برسانید ـ به عنوان مثال، ترس از این دارید که ممکن است با روشن ماندن اتفاقی اجاق گاز درخانه، خانه را آتش بزنید.

ترس از آلودگی با بیماری، عفونت یا یک ماده ناخوشایند

احتیاجی برای تقارن یا نظم ـ به عنوان مثال، شما ممکن است احساس کنید که نیاز دارید تمام برچسب های روی قوطی ها در قفسه ظروف به صورت یکسان قرار داشته باشند.

رفتار وسواسی و اجباری

رفتار وسواسی و اجباری روشی از تلاش برای کاهش یا جلوگیری از آسیب اندیشه وسواسی به وجود می آید. هرچندکه، این رفتار هم افراطی غیر منطقی است. به عنوان مثال، شخصی که ترس از آلوده شدن با خاک یا آلودگی را دارد ممکن است مکررا دستهایش را درطول روز بشوید، یا شخصی که ترس از آسیب رساندن به خانواده شان را دارد ممکن است مایل به تکرار عملی برای چندین بار به منظور تلاش برای خنثی کردن این آسیب ذهنی باشد. این نوع دومی از رفتار وسواسی بخصوص در کودکان با OCD شایع است.

اکثر افراد مبتلا به OCD درک کرده اند که این چنین رفتار وسواسی رنجش آور است و هیچ حس منطقی را باعث نمی شود، اما آنها نمی توانند کنش خود بر اضطرارشان را متوقف سازند. 

برخی از انواع رفتارهای وسواسانه شایعی که بر افراد مبتلا به OCD تاثیر می گذارد شامل موارد زیر می شود:

تمیز کردن و شستن دست ها

بررسی کردن ـ مانند بررسی کردن این که قفل درب ها، یا شیر آب یا گاز بسته است

شمارش کردن

مرتب سازی و چیدمان

انباشتن و جمع آوری کردن

درخواست برای اطمینان مجدد

تکرار کلمات به صورت بی صدا

بیش از حد فکر کردن به نتیجه ترس های وسواسی برای اطمینان از این که اتفاق نمی افتند ـ به عنوان مثال، اگر بترسید که ممکن است با خشونت رفتار کنید بارها به آن فکر می کنید

تفکر خنثی کردن افکار برای مقابله با افکار وسواسی

دوری از مکان ها و موقعیت هایی که می تواند باعث اندیشه های وسواسی شود

تمام رفتارهای اضطراری برای دیگر افراد آشکار نخواهد بود

مشکلات مرتبط

برخی از افراد مبتلا ممکن است همچنین دچار دیگر مشکلات سلامت روان جدی شوند، از جمله:

افسردگی ـ وضعیتی که احساس پایدار و همیشگی از ناراحتی و ناامیدی را ایجاد می کند، یا از دست دادن تمایل به کارهایی که پیش تر از انجام آنها لذت می بردید.

اختلالات خوردن ـ وضعیتی که توسط تفکری غیرطبیعی درجهت غذا مشخص می شود که باعث می شود عادات خوردن و رفتاری شما تغییر کند.

اختلال اضطراب فراگیر ـ وضعیتی که باعث می شود شما دچار احساس نگرانی درباره طیف وسیعی از موقعیت ها و مسائل شوید، به جای یک رویداد بخصوص.

اختلال انباشتن ـ وضعیتی که به صورت گسترده اقلامی را به دست می آورید و قادر به دور انداختن آنها نیستید، که درنتیجه به موقعیتی درهم و برهم و غیرقابل کنترل منجر می شود. 

افراد با OCD و اضطراب شدید همچنین اغلب تمایل به خودکشی دارند.

دریافت کمک

OCD میتواند انجام کارها و فعالیت های روزانه شما را متوقف ساخته و می تواند تاثیرات برجسته ای بر موقعیت شغلی، تحصیلی و زندگی اجتماعی شما داشته باشد.

به همین خاطر مهم است که اگر فکر می کنید که این وضعیت را دارا هستید از پزشک خود کمک بخواهید. با تشخیص و درمان صحیح، قادر به مدیریت علائم خواهید بود و کیفیت زندگی بهتری خواهید داشت.

شما همچنین باید پزشک خود را ملاقات کنید اگر فکر می کنید که ممکن است یکی از مشکلات سلامت روان مرتبطی که در بالا ذکر شد را داشته باشید، چرا که اگر آنها را بدون درمان رها کنید این موقعیت ها ممکن است شدیدتر شود و همچنین ممکن است از عهده بر آمدن از وضعیت OCD شما را مشکل تر سازد.

اگر احساس افسردگی و خودکشی می کنید با پزشک یا تیم مراقبت خود به سرعت تماس بگیرید.

 اگر فکر می کنید یکی از اعضای خانواده یا دوستتان ممکن است OCD داشته باشد، ایده ی خوبی است که درباره مشاهدات خود با آنها صحبت کنید و به آنها پیشنهاد کنید که مشورت های پزشکی را جویا شوند. 

علل

با وجود اینکه پژوهش های بسیاری برای اختلال وسواسی جبری انجام شده است (OCD)، علت دقیق این وضعیت هنوز شناسایی نشده است. هرچندکه، تعدادی از عوامل مختلف ممکن است نقشی را در این وضعیت ایفا کنند. از جمله:

ژنتیک 

تفاوت های ساختار مغزی

سروتونین

رویدادها و تجارب زندگی

شخصیت افراد

تشخیص

اگر نشانه هایی از مشکلات اختلالی وسواسی جبری دارید، بسیار مهم است که پزشک خود را ملاقات کنید. .

اگر این وضعیت تشخیص داده شود، اثر شدید آن بر زندگی روزانه می تواند کاهش داده شود و درمان تاثیر گذار صورت پذیرد.

بسیاری از افراد مبتلا به OCD به دلیل حس شرمساری و خجالت نشانه هایشان را به پزشک گزارش نمی دهند. آنها همچنین ممکن است که نشانه ها و علائم شان را از دوستان و خانواده خود پنهان کنند.

هرچندکه، اگر شما مبتلا به OCD هستید نباید احساس خجالت و شرمساری کنید. مانند دیابت یا آسم، OCD یک وضعیت سلامتی مزمن است و مبتلا به آن بودن تقصیر شما نیست

سوالات ابتدایی

پزشک شما احتمالا یک سری سوالات برای یافتن اینکه آیا احتمال دارد که شما OCD داشته باشید، از شما خواهد پرسید.

این سوالات ممکن است مشابه سوالات زیر باشد:

آیا شستشو و تمیز کاری را بسیار انجام می دهید؟

آیا چیزها را بسیار بررسی و چک می کنید؟

آیا اندیشه هایی دارید که شما را اذیت می کند و دوست دارید که از شر آنها خلاص شوید اما نمی توانید؟

آیا انجام فعالیت های روزانه شما زمان زیادی می برد تا تمام شود؟

آیا درباره گذاشتن اجسام در نظم به خصوص توجه می کنید یا درباره کثیفی ناراحت می شوید؟

آیا  این مشکلات شما را آزار می دهد و به زحمت می اندازد؟

ارزیابی

اگر نتایج سوالات ابتدایی آزمایش پیشنهاد کرد که شما OCD دارید، شدت نشانه های شما توسط پزشک یا متخصصین سلامت مغزی ارزیابی خواهد شد.

روش های ارزیابی مختلفی وجود دارد. پرسش تمام این سوالات جزئی برای یافتن این است که چه میزان از زندگی روزانه شما توسط اندیشه ها و رفتارهای وسواس جبری تحت تاثیر قرار گرفته است. در طول ارزیابی، مهم است که صادق باشید، چرا که پاسخ های صادقانه و دقیق شما را از دریافت مناسب ترین درمان مطمئن خواهد ساخت.

OCD از نظر شدت به سه سطح طبقه بندی شده است:

اختلال عملکردی خفیف ـ فکر و رفتار وسواس گونه که کمتر از یک ساعت از روز شما را اشغال می کند.

اختلال عملکردی متوسط ـ فکر و رفتار وسواس گونه که یک تا سه ساعت از روز شما را اشغال می سازد.

اختلال عملکردی شدید ـ فکر و رفتار وسواس گونه که بیش از سه ساعت از روز شما را اشغال می کند.

متخصصین مراقبت از سلامت از اصطلاح اختلال عملکرد برای بیان قطع فعالیت های روزانه شما استفاده می کنند.

درمان 

درمان اختلال وسواس فکری (OCD) به میزان تاثیر این وضعیت بر زندگی شما بستگی دارد.

دو درمان اصلی عبارتند از:

درمان رفتار شناختی (CBT) که شامل قرارگرفتن در معرض محرک و اجتناب از پاسخ می باشد.

(ERP) ـ درمانی که شما را تشویق می کند تا با ترس هایتان روبه رو شوید و به اندیشه های وسواسی اجازه می دهد بدون تصحیح یا خنثی سازی شان رخ دهند.

دارو ـ برای کنترل علائم شما توسط اصلاح کردن مواد شیمیایی در مغز

OCD که تاثیر کوچکی بر زندگی روزانه شما دارد معمولا با دوره کوتاهی از CBT که ERP را شامل می شود، درمان می گردد.

اگر OCD ای دارید که تاثیر برجسته تری بر زندگی روزانه شما دارد، یک دوره شدید تر از CBT با ERP یا نوعی دارو با عنوان مهار کننده بازجذب مجدد سروتونین انتخابی (SSRIs) ممکن است پیشنهاد گردد. همچنین ممکن است به سرویس متخصصین سلامت روان ارجاع داده شوید.

اگر OCD شما تاثیر شدیدی بر زندگی روزانه تان دارد، شما معمولا برای ترکیبی از CBT شدید و دوره ای از SSRIs به سرویس متخصصین سلامت روان ارجاع داده می شوید.کودکان مبتلا به OCD معمولا به متخصصین باتجربه درمان OCD کودکان ارجاع می گردند.

سطح درمان OCD می تواند تا زمانی که لازم باشد، افزایش یابد. به عنوان مثال، اگر دوره کوتاهی از CBT کمک نکرد، ممکن است SSRIs را امتحان کنید. مهم است که به یاد داشته باشید ممکن است چندین ماه طول بکشد تا یک اثر درمانی قابل توجه باشد.

درمان رفتار شناختی با درمعرض گذاری و اجتناب از پاسخ

درمان رفتار شناختی (CBT) که مستلزم در معرض گذاری و اجتناب از واکنش یا پاسخ (ERP) است می تواند برای کمک به افراد دچار OCD در تمام شدت ها مورد استفاده قرار بگیرد.

افرادی با OCD خفیف رو به متوسط معمولا حدود 10 ساعت از درمان متخصص روان شناسی را همراه با تمرین های انجام شده در خانه بین جلسات نیاز دارد.

افرادی با OCD متوسط رو به شدید دوره شدیدتری از CBT را که بیش از 10 ساعت به طول بیانجامد را نیاز دارد.

درطول جلسات، شما به شکستن مشکلاتتان به بخش های مختلف شان مانند اندیشه ها، احساسات و فعالیت های جسمی کار خواهید کرد. 

متخصص روان شناسی شما همچنین نیازمند این است که از شما بخواهد تا از روشی که ERP درجه بندی شده نامیده می شود سوالاتی بپرسد. این درمان شما را به مواجه شدن با ترس هایتان تشویق خواهد کرد و به اندیشه های وسواسیتان اجازه میدهد بدون دادن پاسخ به آنها یا خنثی سازی شان با وسواس ها رخ دهد. این امر نیازمند انگیزش است که سخت است، اما باید با موقعیت هایی که ابتدا باعث حداقل تشویش شما می شود، شروع گردد. 

این تمرینات درمعرض قرار گیری نیازمند این است که بارها در روز اتفاق بیفتد و به یک تا دو ساعت تمرین در روز بدون انجام اعمال جبری برای خنثی نمودن افکار وسواسی نیاز است. 

اگرچه این امر ترسناک به نظر می رسد، افراد مبتلا به OCD دریافتند زمانی که بدون انجام اعمال جبری با تشویش هایشان مواجه می شوند، تشویش و نگرانی در پایان بهبود می یابد یا دور می شود. هر زمان، اضطراب شما در یک مورد کاهش یافت دارد و مدت زمان کمتری وقت شما را گرفت و هنگامی که بر یک فکر وسواسی و عمل جبری غلبه کردید، آنگاه میتوانید وظایف مشکل تر را انجام دهید، تا زمانی که بر تمام موقعیت هایی که شما را مشوش می کند، غلبه کنید.

دارو

ممکن است به دارو درمانی نیاز داشته باشید اگر CBT برای درمان OCD شما موفق نشود. نوع اصلی دارو که ممکن است برای شما تجویز گردد در ذیل مورد بحث قرار گرفته شده است. اگر این داروها مفید به فایده نبود، به متخصصین سلامت روان ارجاع داده خواهید شد.

مهار کننده های انتخابی بازجذب مجدد سروتونین 

مهار کننده های انتخابی بازجذب مجدد سروتونین - (SSRIs) گونه ای از داروهای ضدافسردگی هستند که سطح ماده شیمیایی سروتونین مغز شما را افزایش می دهد. سروتونین یک پیام رسان عصبی است که مغز برای نقل و انتقال اطلاعات از سلول های مغز به دیگری استفاده می کند. 

SSRIs های موجود که ممکن است برای شما تجویز گردند شامل موارد ذیل می شود:

سیتالوپرام

اسکیتالوپرام

فلوکستین

فلوواکسامین

پاروکستین

سرترالین