اختلال شخصیت
اختلال شخصیت
اختلالات شخصیت، مشکلاتی هستند که در آن، فرد نسبت به یک فرد معمولی، در نوع فکرکردن، درک کردن و احساس تفاوت قابل توجهی دارد. تغییر در چگونگی احساس فرد نسبت به بقیه افراد و همچنین باورهای متغیر نسبت به افراد دیگر، میتواند منجر به رفتار عجیب در فرد شود، که میتواند نارحت کننده بوده و باعث اذیت کردن بقیه افراد شود.
علائم اختلال شخصیت
داشتن احساساتی مانند پریشانی، اضطراب، بی ارزشی و یا عصبانیت
اجتناب از تماس با سایر افراد و نداشتن رابطه عاطفی
مشکل در مدیریت احساسات منفی بدون آسیب زدن به خود (مانند سوءاستفاده از مواد و الکل و یا مصرف بیش از حد آن ها) و یا در موارد نادر، تهدید دیگران
رفتار عجیب و غریب
مشکل در پایداری رفتارها و ارتباطات نزدیک، به خصوص بین پدر و مادر، فرزندان و افرادی که به صورت دائم از فرد مراقبت می کنند.
برخی اوقات، از دست دادن ارتباط با واقعیت در یک دوره زمانی
این علائم، اگر با استرس، همراه شوند، تشدید می شوند.
افرادی که اختلال شخصیتی دارند، اغلب، مشکلات روانی دیگر، به خصوص افسردگی و سوءاستفاده از مواد را نیز تجربه میکنند.
کی و چرا اختلالات شخصیتی اتفاق می افتند؟
اختلالات شخصیتی، عمدتاً در دوران نوجوانی بروز میکنند و به دروان بزرگسالی هم میرسند. این اختلالات، میتوانند خفیف، متوسط و یا شدید باشند و حتی افراد ممکن است بعد از اینکه از این اختلالات بهبود یافتند، دوباره دچار همین حالات شوند. عوامل ژنتیکی و خانوادگی، میتوانند، با این اختلالات، در ارتباط باشند. تجربه پریشانی و یا ترس در دوران کودکی، مانند مورد بی توجهی و سوءاستفاده قرارگرفتن، در این افراد زیاد دیده میشود.
انواع اختلالات شخصیتی
تا کنون چندین نوع مختلف اختلال شخصیتی، تشخیص داده شده اند. این اختلالات، به طور کلی به یکی از سه دسته B ،A و C تقسیم بندی میشوند:
اختلال شخصیتی نوع A
افراد مبتلا به این نوع اختلال، در ارتباط با دیگران دچار مشکل شده و رفتار آنها در برخورد با سایر افراد، بسیار عجیب و غریب می باشد. دیگران میگویند، این افراد دارای یک دنیای عجیب مخصوص خود میباشند.
یک مثال برای این نوع اختلال شخصیتی، اختلال شخصیتی پارانوئید می باشد، که در آن فرد بیش از حد مظنون و بی اعتماد می باشد.
اختلال شخصیتی نوع B
افراد دچار این نوع اختلال، معمولاً در تنظیم احساسات خود دچار مشکل بوده و از دید دیگر افراد، بین دو قطب منفی و مثبت سیر میکنند. این نوع برخورد، باعث بروز رفتارهایی میشود که از دید دیگر افراد، هیجانی، غیر قابل پیش بینی و آزاردهنده میباشد.
یک مثال، برای این نوع اختلال شخصیتی، اختلال شخصیتی مرزی میباشد، که در آن، فرد، ثبات احساسی نداشته، انگیزه آسیب رساندن به خود و ارتباطات شدید و ناپایدار با بقیه افراد دارد.
اختلال شخصیتی نوع C
در این افراد، احساساتی مانند اضطراب و ترس غالب بوده و فرد سعی میکند تا با این حالت بجنگد. این افراد ممکن است، رفتارهایی از خود نشان دهند که از دید بقیه افراد، رفتارهای ضد اجتماعی و زننده می باشند.
مثال این نوع اختلال شخصیتی، اختلال شخصیتی اجتنابی میباشد که در آن، فرد بیش از حد خجالتی بوده، اجتماعی نیست، احساس میکند آدم کاملی نبوده و بینهایت، ترس رد شدن از سوی دیگران دارد. این افراد، شاید بخواهند با بقیه صمیمی شوند ولی، کمبود اعتماد به نفس،مانع رابطه صمیمی این افراد میشود.
اختلالات شخصیت چقدر شایع است؟
اختلالات شخصیتی، جزو مشکلات شایع سلامت روان می باشند. تخمین زده میشود از هر 20 نفر، 1 نفر، دچار اختلال شخصیتی می باشد. با این وجود، خیلی از افراد، دارای مشکل خفیف هستند و بنابراین، تنها در مواقع استرس زا (مانند فوت نزدیکان) نیاز به درمان خواهند داشت. بقیه افراد، که مشکلات شدیدتری دارند، شاید نیاز به کمک متخصصین برای درمان داشته باشند.
پیش آگهی
خیلی از افراد، با گذشت زمان، از این اختلالات بهبود مییابند.
برخی اوقات، درمان روانی و یا پزشکی میتواند مفید واقع شود؛ یعنی اینکه برخی اوقات تنها نیاز به حمایت فرد می باشد. نوع درمان، بستگی به شدت اختلال و ادامه دار بودن یا نبودن اختلال دارد. برخی از موارد خفیف تا متوسط این اختلال، با روان درمانی، بهبود پیدا میکنند.
انواع مختلفی از درمان های روانی برای درمان اختلالات شخصیتی مؤثر بوده اند. با این وجود، یک درمان واحد که بتوان برای همه افراد مبتلا به کار برد وجود نداشته و برای هر فرد باید به صورت جداگانه درمان در نظر گرفته شود. همه درمانهایی که با مشاوره صورت میگیرد، مؤثر نبوده و لازم است که این درمانها توسط درمانگرهای آموزش دیده، ارائه شوند.
علائم اختلالات شخصیت
انواع مختلف اختلالات شخصیتی که ممکن است، نیاز به درمان داشته باشند، به سه گروه کلی B ،A و C تقسیم می شوند.
اختلالات شخصیتی نوع A:
اصلی ترین اختلالات شخصیتی این گروه، در زیر لیست شده اند:
اختلال شخصیتی پارانوئید
افراد مبتلا به این اختلال، بیش از حد، نسبت به بقیه افراد، بی اعتماد و مظنون می باشند.
دیگر ویژگیهای این افراد عبارتند از:
آنها فکر میکنند، که مردم به آنها دروغ میگویند یا تلاش میکنند تا آنها را تغییر دهند.
فکر میکنند که نمیتوانند به دوستان و ارتباطاتشان اعتماد کنند.
نگرانند که به اشتراک گذاشتن هر نوع اطلاعاتی با دیگران، میتواند موجب سوءاستفاده از آنها علیه خود فرد شود.
بدون هیچ شواهدی، نسبت به وفاداری همسر خود، شک میکنند.
اختلال شخصیتی اسکیزوئید[1]
افرادی که به این نوع اختلال شخصیتی گرفتار می باشند، ارتباطات اجتماعی سرد و بی روحی داشته و از برقرارکردن ارتباط نزدیک با دیگران اجتناب میکنند.
دیگر ویژگیهای این افراد عبارتند از:
ترجیح میدهند در فعالیتهایی شرکت داشته باشند که نیاز به تعامل با سایر افراد نباشد.
ارتباط نزدیک با دیگران، از جمله ارتباط جنسی نزدیک ندارند.
هیچ تمایلی به مورد انتقاد یا تعریف واقع شدن ندارند.
توانایی محدودی برای تجربه کردن شادی و خوشحالی دارند.
اختلال شخصیتی اسکیزوتایپال [2]
افراد مبتلا به این نوع اختلال، احتمالاً مهارت های اجتماعی ضعیف و افکار هذیانی داشته و برخورد عجیبی دارند. دیگر ویژگیهای این افراد عبارتند از:
اهمیت دادن بی جهت و بیش از حد به اتفاقات روزانه – مثلاً فکر میکنند عنوان روزنامه ها، پیام های رمزآلودی برای افراد دارند.
اعتقاد به نیروهای خاص- مانند تله پاتی (ارتباط انسانها از راه دور با یکدیگر) و همچنین توانایی تأثیرگذاری بر روی احساسات و عملکرد مردم
روش های عجیب و غریب صحبت کردن- مانند استفاده از جملات طولانی مبهم و در هم و بر هم و یا از موضوعی به موضوعی دیگر پریدن
تجربه اضطراب شدید در موقعیت های اجتماعی- حتی اگر آن ارتباط، با فرد یا گروهی باشد که از مدتها قبل او را می شناخته اند.
اختلالات شخصیتی نوع B
افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی، در تلاش هستند که با بقیه افراد رابطه برقرار کنند. در نتیجه، آنها الگوهای رفتاری از خود نشان میدهند که اغلب، توسط سایر افراد، هیجانی، دمدمی مزاج، تهدیدکننده و یا حتی آزاردهنده می باشند. مهمترین اختلالات شخصیتی که در این گروه قرار میگیرند، در زیر آورده شده اند:
اختلال شخصیتی ضد اجتماعی[3]
افرا مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی، دیگران را افراد آسیب پذیر دیده و شروع به قلدری کردن و ترساندن بقیه می کنند و هیچ احساس پشیمانی و ندامت از این کارها ندارند. آنها هیچ نگرانی از عواقب کارهایشان ندارند.
علائم این وضعیت شامل موارد زیر می باشد:
نداشتن احساس نگرانی، پشیمانی و یا ندامت در مورد غم و اندوه دیگران
نداشتن حس مسئولیت و احترام نسبت به رفتارهای اجتماعی
مشکل در نگهداشتن روابط به صورت طولانی مدت
توانایی کم در تحمل ناامیدی و کنترل عصبانیت
احساس گناه نداشتن و عبرت نگرفتن از اشتباهات
سرزنش دیگران بابت مشکلاتشان در زندگی
اختلال شخصیتی مرزی[4]
افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی، در احساسات خود ثبات نداشته، انگیزه آسیب زدن به خود و روابط خیلی شدید و البته ناپایدار با بقیه افراد دارند.
اختلال شخصیتی هیستریونیک[5]
فرد دارای این نوع اختلال، مضطرب است که نادیده گرفته شود. در نتیجه، این افراد، خود را مجبور میکنند که باید حتماً مرکز توجه سایر افراد بوده و به آنها توجه زیادی شود.
ویژگیهای این افراد، عبارتند از:
آنقدر، بروز احساسات زیادی دارند که این نوع بروز احساسات، صادقانه به نظر نمی آید.
لباس های تحریک آمیز پوشیده، با جنس مخالف خیلی مراوده دارند و رفتارهای اغواگر جنسی انجام می دهند.
سریع از یک حالت احساسی به یک حالت احساسی دیگر می پرند.
خیلی خودمحور بوده و به بقیه افراد توجه کمتری میکنند.
مرتباً به دنبال تأییدگرفتن و مورد قبول واقع شدن از جانب بقیه افراد میباشند.
علائم و نشانه های این نوع اختلال شخصیتی، ممکن است همراه با علائم اختلال شخصیتی مرزی و نارسیستی باشند.
اختلال شخصیتی نارسیستی(خود شیفته)[6]
افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی، دائما در بین دو حالت "خود را خاص دیدن" و " ترس از بی ارزش دیدن خود" نوسان میکنند. آنها طوری برخورد میکنند که نشان میدهد شدیداً به دنبال این هستند که نشان دهند، مهم هستند و افراد دیگر باید به دنبال جست و جوی آنها باشند.
دیگر علائم این اختلال، عبارتند از:
در مورد دستاوردها و تواناییهای خود اغراق میکنند.
فکر میکنند که خودشان بهتر از دیگران رفتار میکنند.
از سایر افراد برای رسیدن به منافع خودشان استفاده میکنند.
هیچ همدلی، نسبت به ضعفهای دیگران ندارند.
به افرادی که احساس میکنند، پایین تر از آنها هستند، دید بالا به پایین دارند، در حالیکه به افرادی که احساس می کنند بالاتر از آنها میباشند، حسودی میکنند.
اختلال شخصیتی نوع C
افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی، از ارتباطات فردی ترس داشته و الگوهایی از اضطراب و ترس در برخورد با دیگران از خود نشان میدهند. همچنین، این افراد از مورد قبول واقع نشدن توسط جامعه ترس داشته و تمایلی به اجتماعی شدن ندارند.
اصلی ترین اختلالات شخصیتی این گروه، در زیر آورده شده است:
اختلال شخصیتی اجتنابی[7]
فرد مبتلا به اختلال شخصیتی اجتنابی، شدیداً خجالتی بوده و اجتماعی نیست، احساس ناکافی بودن دارد و نسبت به مورد قبول واقع نشدن در جامعه، بسیار حساس میباشد.
بر خلاف افراد با اختلال اسکیزوتایپال، این افراد، تمایل به ارتباط صمیمی با دیگران دارند، ولی کمبود اعتماد به نفس و کمبود توانایی برقراری ارتباط، مانع از شکل گیری این روابط میشود.
اختلال شخصیتی وابسته[8]
افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی، احساس میکنند که اصلاً نمیتوانند مستقل باشند. آنها، ممکن است نیاز شدیدی به مراقبت دیگران از خودشان داشته باشند و در کل آدمهای چسبنده ای[9] هستند.
دیگر ویژگی این افراد، عبارتند از:
تصمیم گرفتن بدون راهنمایی گرفتن از دیگران، برایشان مشکل است.
برای انتخاب های مهم زندگیشان نیاز به کمک دیگران دارند.
قادر نیستند، مخالفت خود را با دیگران بیان کنند.
به دلیل اعتماد به نفس پایین، نمی توانند کارهای جدید را شروع کنند.
برای دستیابی به حمایت و راحتی، به افراط میرسند.
هنگام تنهایی، احساس درماندگی و ناراحتی دارند.
هنگامی که یک ارتباطشان به پایان میرسد، شدیداً نیاز به یک ارتباط فوری جدید دارند.
یک ترس غیرواقعی و دائمی دارند که دیگران، او را ترک میکنند و باید از خود دفاع کنند.
اختلال شخصیتی وسواس جبری[10]
فرد مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی، درباره موضوعاتی که خارج از کنترل و خیلی نامرتب به نظر میرسند، اضطراب دارند. آنها دائماً به دنبال نظم دادن و کنترل محیط اطراف خود بوده و ممکن است این برخوردشان، از دید دیگران به عنوان یک نوع "وسواس کنترل"، به نظر آید.
دیگر ویژگیهای این افراد، شامل موارد زیر میباشد:
علاقه خیلی شدیدی به نوشتن لیست، جداول زمانی و قواعد و قوانین دارند.
دائماً، در مورد کامل کردن خیلی خوب کارهایشان شِکوه میکنند (ایده آل گرا هستند).
شدیداً، اعتیاد به کارکردن دارند
دید خیلی سفت و سختی در مورد نوع رفتار کردن افراد در جامعه، اخلاق و اصول اخلاقی دارند.
علاقه به جمع آوری اشیایی که به نظر هیچ منفعت پولی و احساسی ندارند.
نمیتوانند، وظایف و کارها را به افراد پایینتر از خود، واگذار کنند.[11]
تمایلی به خرج کردن پول ندارند، چون فکر میکنند که باید همیشه برای روز مبادا[12]، پول پس انداز کنند.
این اختلال شخصیتی با اختلال وسواس جبری (OCD)[13]، که یک مشکل سلامت روانی میباشد، در چندین خصوصیت متفاوت میباشند. مثلاً:
افراد مبتلا به OCD، میدانند که رفتارشان غیرطبیعی است و به همین خاطر، مضطرب هستند. در صورتی که افراد مبتلا به اختلال شخصیتی وسواسی اجباری، رفتار خود را کاملاً طبیعی دانسته و هیچ تمایلی به تغییر رفتار ندارند.
افراد مبتلا به OCD، کارهای عجیب و غریب[14] میکنند. مثلاً وقتی در خیابان قدم میزنند، همه تیر برق های خیابان را لمس میکنند، در صورتی که چنین چیزی در مورد افراد مبتلا به اختلال شخصیتی وسواسی جبری دیده نمیشود.
افراد مبتلا به OCD، خود را مجبور به مرتب کردن خانه میدانند و کارهایشان را لیست بندی میکنند، و در هنگام اجرای این کارها، دچار اضطراب میشوند، ولی افراد مبتلا به اختلال شخصیتی وسواسی اجباری، هنگام اجرای این کارها، اضطراب ندارند و اگر از انجام این کارها، منع شوند، آنگاه عصبانی میشوند.
درمان اختلال شخصیتی
درمان اکثر اختلالات شخصیتی، با یک دوره درمان روانشناختی انجام میشود. این دوره درمان، بسته به شدت بیماری و دیگر مشکلات همراه با آن، حداقل 6 ماه و گاهی اوقات، بیشتر از این زمان، طول می کشد.
درمان های روانشناختی
روان درمانی، درمانی است که در آن، شما درباره افکار، احساسات و رفتارهایتان، با یک متخصص آموزش دیده، گفتگو میکنید. هدف از درمانهای روانشناختی ، ارتقای توانایی افراد در تنظیم کردن افکار و احساساتشان می باشد.
برخی از روشهای درمانی بر روی افکار ناکارآمد تمرکز دارند، در حالیکه برخی دیگر، بر روی بازتاب خود (خوداندیشی)[15] و آگاهی از نحوه کار ذهن خود تمرکز دارند. برخی از روشهای درمانی، به ویژه درمانهای گروهی، به افراد کمک میکنند تا روابط اجتماعی را بهتر درک کنند. درمانهای روانشناختی، میتوانند برای بسیاری از اختلالات شخصیتی مؤثر باشند. با این حال، این درمانها، بایستی فقط توسط یک متخصص آموزش دیده که تجربه کار با اختلالات شخصیتی و سایر مشکلات بالینی را دارد، انجام شود. دلیل این موضوع هم، این است که اختلالات شخصیتی، مشکلات جدی ای هستند که می توانند با رفتارهای پرخطری مانند خودآزاری[16] همراه باشند.علاوه بر گوش دادن و بحث در مورد مشکلات مهم با شما، روان درمانگر[17] میتواند راه حلهایی را برای حل مشکلات پیشنهاد کند و در صورت لزوم، به شما کمک میکند تا نگرش و رفتار خود را تغییر دهید. چندین نوع روان درمانی مختلف برای درمان اختلالات شخصیتی، مورد استفاده قرار میگیرند. به طور کلی میتوان این روان درمانی ها را، در سه نوع درمان طبقه بندی کرد، که در زیر شرح داده شده است.
روان درمانی روان پویشی (انعکاسی)[18]
این نوع روش درمانی، مبتنی بر این ایده است که بسیاری از الگوهای رفتاری بزرگسالان، مربوط به تجربیات منفی اوایل کودکی است. این تجارب، باعث ایجاد الگوهای تفکر و باورهای تحریف شده ای[19] میشود که ممکن است در کودکی قابل درک باشد، ولی در زندگی بزرگسالی، کارا نبوده و درک نمیشود. هدف از درمان، شناسایی این تحریف ها، درک چگونگی پیدایش آنها و یافتن راه های مؤثر برای غلبه بر تأثیر آنها بر تفکر و رفتار شما میباشد. هر دو نوع درمان روانپویشی فردی و گروهی، ممکن است برای اختلالات شخصیت، به ویژه اختلال شخصیت مرزی (BPD) مفید باشد. یک نوع خاص از روان درمانی با نام روان درمانی بر پایه ی ذهنی سازی، برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، توصیه میشود.
رفتاردرمانی شناختی
رفتاردرمانی شناختی (CBT)، مبتنی بر این نظریه است که نحوه تفکر ما درباره یک موقعیت، بر نحوه عملکرد ما تأثیر میگذارد. اقدامات ما، به نوبه خود، میتوانند بر نحوه تفکر و احساس ما تأثیر بگذارند. بنابراین، باید، هم، عمل تفکر (شناخت) و هم رفتار را همزمان تغییر داد. ثابت شده است نوعی CBT به نام رفتار درمانی دیالکتیک (DBT)، میتواند در کاهش رفتارهای خودزنی تکانشی[20]، به ویژه در اختلال دوقطبی ، به افراد کمک کند. DBT، برای کمک به شما در کنار آمدن بهتر با بی ثباتی عاطفی[21] طراحی شده و در عین حال، شما را به رفتار مثبت تر ترغیب میکند.
درمان بین فردی [22]
اساس درمان بین فردی، این فرضیه است که روابط ما با دیگر افراد و دنیای بیرون، تأثیر زیادی بر روی سلامت روان ما دارد.
چندین اختلال شخصیتی، میتوانند با احساس عزت نفس پایین، اضطراب و عدم اعتماد به نفس، ارتباط داشته باشند، که بر اثر مشکلات تعامل با مردم ایجاد میشود.
طی درمان بین فردی، درمانگر، ممکن است متوجه شود که شما چه مشکلاتی در ارتباط با بقیه دارید و چگونه میتوانید این مشکلات را حل کنید.
درمان دارویی
هیچ درمان دارویی، برای درمان هیچکدام از اختلالات شخصیتی، مجاز نمی باشد. با این وجود، برای درمان مشکلات همراه با این اختلالات شخصیتی، مانند افسردگی، اضطراب و یا علائم سایکوتیک[23]، ممکن است درمان دارویی تجویز شود.
به عنوان مثال، اگر شما فرم متوسط تا شدید افسردگی را داشته باشید، که باعث شود نتوانید با اعتماد و شور و شوق، درمان خود را دریافت کنید، ممکن است، داروی ضد افسردگی با نام بازدارنده بازجذب سروتونین انتخابی (SSRI) برای شما تجویز شود.
برخی از افراد، به خصوص آنهایی که اختلال دوقطبی دارند، درمان های دارویی تثبیت کننده خلق را مفید می یابند.
[1] Schizoid personality disorder
[2] Schizotypal personality disorder
[3] Antisocial personality disorder
[4] Borderline personality disorder
[5] Histrionic personality disorder
[6] Narcissistic personality disorder
[7] Avoidant personality disorder
[8] Dependent personality disorder
[9] Clingy
[10] Obsessive compulsive personality disorder
[11] Delegate
[12] Rainy day
[13] Obsessive compulsive disorder
[14] Rituals
[15] Self-reflection
[16] Self-harm
[17] Psychotherapist
[18] Psychodynamic (reflective) psychotherapy
[19] Distorted
[20] Impulsive self-harming
[21] Emotional instability
[22] Interpersonal therapy
[23] Psychotic symptoms